سالروز رحلت پیامبر اکرم(ص) وشهادت امام حسن مجتبی و امام رضا (ع) برتمامی شیعیان تسلیت و تعزیت باد.

تکنیک ها و روشهای صحیح خلاصه نویسی و یادداشت برداری

خلاصه نویسی (نکته برداری)
بسیاری از دانشجویان و دانش آموزان به خصوص داوطلبان کنکور در طول سال حجم زیادی از کتابها و مطالب را مطالعه میکنند؛ ولی اغلب این مشکل را دارند که در موقع مرور و جمع بندی باید کل آن مطالب را دوباره بخوانند که کار سخت و تقریبا غیرممکن است، زیرا در ایام امتحانات و کنکور فرصت کمی وجود دارد و خواندن این همه مطلب زمان خیلی زیادی نیاز دارد. این موقع است که خلاصه نویسی بسیار به کار می آید.
میدانیم که یکی از اصول مطالعه صحیح این است که مطالب خوانده شده را روزانه، هفتگی و ماهانه مرور و یادآوری کنیم و اگر خلاصه نویسی و نکته برداری پویا و درستی داشته باشیم، میتوانیم این کار را با سرعت و کیفیت مطلوبی انجام دهیم.
این سوال پیش می آید که چگونه میشود در طول مطالعه یک خلاصه نویسی صحیح و منظم تهیه کرد تا در موقع نیاز، به جای مطالعه ی کل کتاب با خواندن این خلاصه نویسی در کمترین زمان به راحتی تمام مطالب را مرور و یادآوری کرده و در نتیجه سرعت و بازدهی درس خواندن را افزایش داد.
چگونه خلاصه نویسی کنیم؟
باید دقت داشت که خلاصه نویسی نباید پراکنده و نامنظم باشد زیرا در این صورت کار را سخت تر میکند و باید دوباره انرژی صرف کنیم تا آنهارا مرتب کنیم. بهتر است از یک دفترچه یادداشت با اندازه مناسب استفاده شود.
روش های مختلف خلاصه نویسی:
یادداشت برداری: اصلی ترین و مهم ترین نوع خلاصه نویسی است و عبارت است از برداشتن کلیدی ترین مفاهیم هر مطلب و یادداشت کردن آن در دفترچه ای جداگانه. البته باید توجه داشت که با نوشتن اکثر مطالب ، حجم آن را زیاد نکرده و فقط قسمتهای کلیدی و مهم را ثبت کرد.
حاشیه نویسی: در این روش کلیدی ترین جمله هر پاراگراف را جدا کرده و به زبانی که برای خودتان ساده تر و قابل درک است در حاشیه کتاب یا جزوه یادداشت کنید. میتوان گفت در این روش ، ما پاراگراف و قصد آن را در جمله ای کوتاه بیان میکنیم. توجه شود که باید به اندازه ای باشد که تمام مطالب کلیدی و مهم را دربر داشته باشد زیرا در غیر اینصورت برای مطالعه کامل مطالب دوباره باید کل پاراگراف خوانده شود.
علامت گذاری: سریع ترین روش برای مطالعه فعالانه است و نکات مهم را نیز مشخص میکند. شما با علامتهای مختلف از جمله علامت سوال و ستاره دار کردن، مطالب را به نوعی تقسیم بندی میکنید.
خط کشیدن زیر جملات مهم: متداول ترین روش در بین دانش جویان و دانش آموزان است. در این روش، زیر قسمتهای مهم خط کشیده میشود و در هنگام مرور و جمع بندی، بیشتر آن قسمتها خوانده میشود.
روش درخت نموداری: این روش برای مطالبی از قبیل صیغه های فعل، آرایه های ادبی و دسته بندی در درس زیست که قابل سازمان دهی باشند، مورد استفاده قرار میگیرد. در این روش مطالب به صورت یک درختچه و به کوتاه ترین صورت ممکن، مانند شبکه به هم متصل میشوند که متن کلیدی در وسط صفحه قرار گرفته و مطالب فرعی مانند شاخه های درخت به آن وصل میشوند.

چکیده چیست ؟ چگونه چکیده نویسی کنیم ؟
چکیده ی یک مقاله ،فشرده ی یک مقاله است که آن را با حداقل کلمات ممکن معرفی می کند .چکیده ها عمدتاً بردو نوعند :تمام نما و راهنما :نوع معمول در مجلات ،چکیده ی تمام نماست که کامل تر و دقیق تر است .چکیده با دیگر انواع نوشتار تفاوت دارد و نوشتن یک چکیده ی خوب مستلزم آموزش و تمرین است .
مقاله ی حاضر سعی دارد با نگاهی به تاریخچه چکیده نویسی و تعاریف و انوع چکیده ،خواننده را به اهمیت چکیده و چکیده نویسی واقف سازد و فرآیندی عملی را برای نوشتن یک چکیده ی مؤثر معرفی کند
برای نویسنده ای که مقاله ای را می نگارد ،نوشتن چکیده ای برای آن مقاله ،به نظر کاری ساده و پیش پا افتاده می نماید .متأسفانه برخی نویسندگان مقالات ،توجه لازم را به اهمیت چکیده نداشته ،برای نوشتن آن وقت لازم را مصروف نمی دارند و هنگام ارائه مقاله به مجله ،صرفاً برای رفع تکلیف ،چند جمله ای را بدون صرف وقت لازم به روی کاغذ می آورند ؛در حالی که ،چکیده یک مقاله ،معرف مقاله و نویسنده ی مقاله است .در دنیای امروز که با انفجار اطلاعات مواجه ایم ،خواننده ،محقق ناچار به گزیده خوانی است و در این راه قطعاً ابتدا چکیده را می خواند و سپس تصمیم می گیرد اصل مقاله را بخواند یا نخواند ؛لذا لازم است نویسنده توجه کافی به نوشتن چکیده مبذول دارد و در صورت نیاز،برای این کار آموزش ببیند و به تمرین بپردازد زیرا که چکیده نویسی با نگارش معمولی فرق دارد و مستلزم آموزش و یادگیری است (مهدوی 1367).مقاله ی حاضر سعی دارد با نگاهی کلی به چکیده نویسی ،ویژگی های یک چکیده ی خوب را بر شمرد و رهنمودهایی عملی برای نوشتن یک چکیده خوب را در اختیار خواننده بگذارد .
تاریخچه ی چکیده نویسی
چکیده نویسی تاریخی دیرینه دارد .در بین النهرین استادی به خط میخی متعلق به هزاره دوم قبل از میلاد کشف شده که مطالبی شبیه چکیده همراه آنها بوده است (ویتی 1973).برای دستیابی به مدارک متعدد موجود در کتابخانه ی بزرگ اسکندر ،افرادی همیشه به کار چکیده نویسی مشغول بودند .سلاطین و دولتمردان نیز از دیر باز از چکیده هایی که منشیان آنها از گزارش های مفصل ارسالی تهیه می کردند ،بهره می بردند (مهدوی 1367).
اولین نشریه ادواری چکیده در سال 1665میلادی در پاریس با عنوان Le journal des Scavansبه چاپ رسید .مجلات چکیده در اوایل قرن هجدهم در آلمان و در اواسط همین قرن در انگلستان نیز به تدریج ظاهرگشتند .در قرن بیستم ،با افزایش سریع تعداد مقالات و تخصصی شدن مطالب و نیزالکترونیکی شدن ذخیره سازی و بازیابی اطلاعات ،چکیده نویسی بسیار گسترده شد .
چکیده نویسی در ایران به شیوه ی نسبتاً نظام یافته ی آن ،برای نخستین بار در مرکز اسناد و مدارک علمی ،مؤسسه تحقیقات و برنامه ریزی آموزشی انجام شد .نخستین مجله ی چکیده در ایران ،در زمستان 1348در زمینه علوم و علوم اجتماعی توسط همین مرکز منتشر شد .چاپ این نشریه تا سال 1350به طور پیوسته و بعد از آن تا سال 1358به صورت پراکنده ادامه یافت و سپس متوقف شد .
گر چه در سالهای اخیر نشریه ای ادواری که مختص انتشار چکیده باشد وجود نداشته ،اما همراهی هر مقاله با چکیده آن در مجلات امری عادی گشته است و عموم مجلات تخصصی علاوه بر ارائه چکیده ی هر مقاله درابتدای آن ،ترجمه ی چکیده ها را به زبان انگلیسی یا زبانی دیگر -بر اساس زبان مخاطب دوم -به خواننده ارائه می دهند :نکته قابل توجه این است که اغلب مجلات ،یکی ازشروط پذیرش مقاله را ارائه چکیده و ترجمه ی آن می دانند .بر این اساس ،آشنایی با مهارت چکیده نویسی برای محقق ،نویسنده امروز امری اجتناب ناپذیر است .
تفاوت چکیده و خلاصه
گر چه ممکن است و خلاصه را به طور کلی در فارسی یکی بدانیم ،اما برای بیان آنچه رد انگلیسی abstractخوانده می شود ،کلمه ی چکیده ازهرکلمه ی دیگری که در این زمینه تصور شود بهتر است و البته امروزه در مجلات تخصصی ،چکیده معادل abstractشمرده شده ،از خلاصه متمایز می گردد .
مساوات(1364)در مقاله خود با عنوان “نکاتی چند درباره چکیده و چکیده نویسی” به تفصیل در این مورد سخن گفته است .در اینجا به برخی از نکات آن اشاره می کنیم :
*خلاصه گاه به معنای مبانی است .خلاصه ی یک موضوع ،یعنی بیان کلیات آن موضوع و حذف جزئیات آن ؛در حالی که گاه چکیده ،ذکر جزئیات یک مدرک علمی اهمیتی خاص دارد .
*درخلاصه ،گاه از مهمترین مباحث صرف نظر می کنند ،اما در چکیده ملزم هستیم که حتماً مهمترین مباحث را منعکس کنیم .
*خلاصه کردن یعنی مطلب با مدرکی را برای گروههایی که از لحاظ سنی ،ذهنی ،علمی و یا فرهنگی در شرایط معینی هستند قابل استفاده کنیم .ولی چکیده برای سهولت در انتخاب و جستجوی مطالب است .
*خلاصه ،از یک کتاب ،گزارش ،یکی از دانشها با بخش معینی از معارف بشری صورت می گیرد در حالی که چکیده به طور عمده ازمقالات صورت می گیرد.
تعریف چکیده
تعاریف متعددی از چکیده ارائه شده است که در اینجا به برخی از آنها اشاره می کنیم :
*چکیده خلاصه ای است از قسمتهای مهم یک مقاله که به طور مختصر و روشن عرضه شود …(مؤسسه تحقیقات و برنامه ریزی علمی و آموزشی 1348).
*چکیده ی یک نوشتار ،خلاصه ای است که از آن نوشته تهیه می شود و شامل فشرده تمام مطالب مهم آن یا فشرده قسمتهایی ویژه ای یا فهرستی از محتوای آن نوشته و گاهی شامل فهرست اصطلاحات و واژه های کلیدی آن است (موحد 1351)
*چکیده خلاصه کوتاهی است از یک کتاب ،جزوه یا مقاله که نکات اصلی آن را ذکر کرده باشد (اعتمادی 1352)
*چکیده عبارت است از شناخت محتوایی یک مقاله یا یک مطلب و معرفی این محتوا با حداقل کلمات و عبارات ممکن (مساوات 1356).
*چکیده ی یک مدرک ،عبارت است از انتخاب اطلاعات تازه و مفید در آن وبیان این اطلاعات به نحوی که از هر جهت ،تا حد امکان از حشو خالی باشد (مساوات1364)
*چکیده شکل فشرده متنی بلند است که نکات اصلی متن را برجسته می سازد و محتوا را بسیار خلاصه توصیف می کند (کیلبورن 1998).
*چکیده بیان مختصر ولی دقیق محتوای یک سند است (لنکستر 1991).
*چکیده نوعی خاصی از خلاصه سازی است که همراه انواع مختلف مقالات علمی می آید (کلارک 2001)
اهداف چکیده نویسی
انگیزه اصلی تهیه چکیده چیست ؟هدف چکیده کمک به خواننده در ارزیابی مدرک و ارتباط بالقوه آن با موضوع یا موضوعات مورد نظر او می باشد .این مدرک ممکن است یک گزارش ،مجله ،مقاله ،رساله ،یا کتاب باشد .
مهدوی (1367)اداهف مختلفی را برای چکیده نویسی بر می شمارد :
*افزایش خدمات آگاهی رسانی جاری :افراد تحصیل کرده و دانش پژوه همیشه سعی می کنند اطلاعات خود را به روز نگه دارند و با توجه به تعداد زیاد مقالات منتشر شده ،مطالعه همه مقالات میسر و ممکن نیست .چکیده ها در این خصوص نقش مهمی را ایفا می کنند .
*صرفه جویی در وقت :حجم کم و ساختار منسجم چکیده خواننده را قادر می سازد مطلب را در وقت کمتر و با سرعت جذب بیشتری مطالعه کند .
*غلبه بر مانع زبان :مقالات علمی به زبانهای متعددی منتشر می شوند در حالی که یک محقق ممکن است به یک دو زبِان مسلط باشد .چکیده های مطبوعات معمولاً به یک زبان بین المللی (معمولاً انگلیسی )ترجمه می شوند و در کنار چکیده زبان اصلی و یا در پایان مقالات ارائه می گردند .
*سهولت جستجو و انتخاب :
راحت ترین راه انتخاب یک مقاله ،موضوع آن است ولی چون موضوع معمولاً به صورت یک عبارت کوتاه نوشته می شود ممکن است مبهم باشد .چکیده در عین کوتاهی ،اطلاعات دقیقی را در بر دارد که در انتخاب مؤثراست .
انواع چکیده ها
چکیده را به انواع مختلفی چون تمام نما،راهنما،آمیخته ،انتقادی ،تلگرافی،سوگرفته ،مؤلف ،آماری و غیره طبقه بندی کرده اند که در اینجا به رایج ترین انواع چکیده ،یعنی چکیده های تمام نما و راهنما خواهیم پرداخت .برای درک بهتر این دو نوع چکیده ،می توانید به نمونه ارائه شده در انتهای مقاله نیز مراجعه کنید .
الف :چکیده تمام نما (informative)
چکیده ی تمام نما یا جامع به طور کلی بهترین ،کامل ترین و رایج ترین نوع چکیده و از نظر تهیه مشکل ترین آنهاست که سعی دارد تا حد امکان کمیت و کیفیت اطلاعات موجود در متن اصلی را ارائه نماید :یک چکیده ی تمام نما فشرده ای از مباحث اساسی و نتایج بدست آمده را ارائه می دهد .استفاده از این نوع چکیده برای تهیه چکیده از مقالات دقیق ،تحقیقی و تخصصی که بر موضوعی واحد متمرکزند توصیه می شود .این نوع چکیده معمولاً طولانی تر از انواع دیگر چکیده هاست ولی طول آن از 10% طول کل متن اصلی تجاوز نمی کند .
ب-چکیده راهنما (indicative)
چکیده راهنما بیشتر برای معرفی موضوع متن اصلی به کار می رود ،صرفاً بر محتوای متن اصلی دلالت دارد و شامل مطالبی کلی درباره متن اصلی است .این نوع چکیده هدف و روش را معرفی کرده ،ولی معمولاًنتایج را در خود ندارد .برای تهیه چکیده از مقالاتی که موضوعات مختلفی را دربردارند نیز از این چکیده استفاده می شود .
معمولاً چکیده راهنما سطحی تر از چکیده تمام نما است و تهیه آن سریعتر وراحت تر است .این نوع چکیده را توصیفی (descriptive)نیز خوانده اند .طول این چکیده معمولاً از طول چکیده تمام نما کمتر است (حدود 75تا100کلمه ).
طول چکیده
گر چه نکته مشترک تمامی تعاریفی که از چکیده ارائه شده است تأکید بر اختصار و کوتاهی آن است ،اما در مورد طول یا حجم چکیده نظرات مختلفی وجود دارد .برخی معتقدند نباید از 1000واژه تجاوز و برخی دیگر حد نهایی طول چکیده را 250واژه دانسته اند .
برخی صاحب نظران ،طول چکیده را متناسب با طول متن اصلی می دانند و اصرار بیش از حد برهرچه کوتاه تر کردن چکیده را روا نمی دانند و معتقدند این امر موجب می شود چکیده نویس به تعمیم و “کلی گویی “بپردازد (مساوات 1364).البته ،در این صورت نیز ،به لحاظ تأکید بر اختصار ،تأکید می شود که طول چکیده نباید نهایتاً از یک دهم طول نوشته تجاوز کند .
رویکرد دیگری که به طول چکیده وجود دارد ارتباط بین طول چکیده و نوع چکیده است .مهدوی (1367)طول متوسط چکیده تمام نما را 150تا 250کلمه و طول متوسط راهنما را 75تا150کلمه می داند .کیلبورن (1998)طول چکیده توصیفی یا راهنما را حداکثر 100و چکیده تمام نما را ده در صد طول مقاله یا کمتر از آن برمی شمارد .لنکستر (1991)،علاوه بر طول متن اصلی و نوع چکیده،به عوامل دیگری نیزچون پیچیدگی موضوع ،تنوع موضوع ،دسترس پذیری ،هزینه و هدف اشاره می کند .
ویژگی های یک چکیده خوب
یک چکیده ،فهرستی از موضوعات مطرح شده در متن مقاله نیست ؛مقدمه هم نیست .چکیده انتخاب جملاتی از متن اصلی و کنار هم چیدن آنها هم نیست .چکیده باید ویژگیهایی داشته باشد که به برخی از آنها اشاره می کنیم :
*یک چکیده خوب باید مختصر ،دقیق و واضح باشد (مهدوی 1367)
*چکیده معمولاً از یک یا دو پاراگراف مستقل و منسجم تشکیل می شود (کیلبورن 1998،کلارک 2001)
*جمله های یک چکیده باید خبری باشند (موحد و میرزاده 1353)
*جمله ها باید ساده باشند .در نوشتن چکیده ،مطلب مورد نظر را باید آسان و رسا بیان و ازبه کار بردن کلمات پر طمطراق خودداری کرد .بعلاوه ،باید از پرنویسی و استفاده از صفتهای غیر لازم ،کلمات مترادف و تکراری احتراز کرد (موحد و میرزاده 1353،کیلبورن 1998)
*جمله های یک چکیده باید تا آنجا که ممکن است کوتاه باشند .جملات بلند ایجاد ابهام می کنند و وضوح چکیده را خدشه دار می سازند
*چکیده باید شامل کلید واژه ها و اصطلاحات فنی و علمی متن اصلی باشد .این کار،درک محتوای چکیده را برای متخصصان و تهیه فهرست موضوعی را برای مجلات چکیده تسهیل می کند و از آنجایی که امروزه ،خیره سازی و بازیابی اطلاعات به صورت الکترونیکی است ،استفاده از کلید واژه ها به جستجوگر کمک می کند سریعتر به موضوع مورد نظر خود برسد (موحد و میرزاده 1353،کیلبورن1998،شامپاین 2005)
*یک چکیده ابداً اطلاعات جدیدی ارائه نمی دهد بلکه صرفاً خلاصه مقاله است (کیلبورن 1998،پراکتر 2006)
ساختار یا محتوای یک چکیده
ساختار یک چکیده و یا به بیانی دیگر بخشهای مختلف یک چکیده تا حد زیادی به نوع متن اصلی وابسته است .بخشهای اصلی یک چکیده عبارتند از :
*معرفی موضوع یا ارائه پیش زمینه در یک یا دو جمله
*ارائه هدف دریک یا دو جمله
*طرح یافته های اصلی در یک دو جمله
*ارائه مهمترین نتیجه در یک جمله (شامپاین 2005،هیوز 2005)
پراکتور (2005)اظهار می دارد خواننده یک چکیده تمام نما باید بعد از خواندن چکیده بتواند به آسانی به سؤالات زیر پاسخ دهد :
*چرا این تحقیق را انجام داده اید ؟
*چه کارکرده اید ؟
*به چه یافته هایی رسیده اید ؟
*کاربرد این یافته ها چیست ؟
فرایند تهیه یک چکیده
اغلب مجلات در ابتدای مجله در بخش پذیرش مقالات به معیارهای مورد نظر خود از یک چکیده نیز اشاره می کنند .بهتر است قبل از آغاز چکیده نویسی این معیارها مطالعه شده ،مورد توجه قرار گیرد .
1.متن مقاله را با قصد چکیده نویسی دوباره بخوانید و
*به دنبال رئوس اطلاعات ارائه شده در مقاله باشید و آنها رابه شکلی برجسته کنید (مثلاً با ماژیک فسفری آنها را مشخص کنید یا شروع وپایان آن را پرانتز بگذارید ).
*اگرخودتان نویسنده مقاله نیستید ،برای شروع ،به سراغ مقدمه و نتیجه بروید چون این دو قسمت بر نکات اصلی تأکید دارند.
*حتی الامکان این اطلاعات را به شکل یک سیاهه ی منظم بنویسید .برای این کار می توانید ازعنوان ها و زیرعنوان ها نیز استفاده کنید.
*فهرستی ازکلید واژه های متن اصلی تهیه کنید.
2.بدون نگاه کردن به متن اصلی ،اطلاعات بدست آمده از متن را به صورت یک پاراگراف منسجم پیش نویس کنید و در انجام این کار :
*صرفاً جملات کلیدی متن مقاله را رو نویسی نکنید.
*متکی به شیوه جمله بندی و واژگان متن اصلی نباشید ،اطلاعات را بابیانی جدید و با استفاده از جملات جدیدی بنویسید.
*تربیت ارائه اطلاعات رادر متن اصلی دنبال کنید و سعی کنید حتی الامکان تمامی کلید واژه ها را در چکیده بگنجانید .
3-پیش نویس خود را بازبینی کنید ،بازبینی کنید ،و بازهم بازبینی کنید
*اشکالات موجود در نظم (organization)چکیده را تصحیح کنید .
*از صحت ربط دهنده های دستوری اطمینان حاصل کنید .
*اطلاعات زائد را حذف کنید .
*اطلاعات مهم جا افتاده را اضافه کنید .
واژه های زائد و ترکیبات طولانی را حذف کنید .سعی کنید در بیان منظور خود ،از حداقل واژه های ممکن استفاده کنید .
*اشکالات دستوری ،املایی و سجاوندی را تصحیح کنید.
4-متن نهایی چکیده را دوباره بخوانید و حتی الامکان از دوستی کارشناس بخواهید آن را بخواند و چنانچه نواقصی را مشاهده می کند ،صادقانه آنها را به شما یادآور شود.

درست نوشتن را بیاموزیم
نوشتن هنر است. البته بهتر است اینطور بگوییم که درست نوشتن، فصیح و زیبا نوشتن هنر است. هنری که با تمرین، دقت و توجه، بهتر هم می شود. از گفتن تا نوشتن راه زیادی است. خیلی از ماها شاید بتوانیم ساعت ها حرف بزنیم و به قول معروف سخنرانی کنیم اما همین که یک نفر از ما بخواهد آنچه که می گوییم را بنویسیم در می مانیم و یک خط هم نمی توانیم بنویسیم. خوب نوشتن و درست نوشتن تاثیرات مثبتش را در زندگی شما خواهد گذاشت.
برای همین بی تفاوت از روی آن نگذرید. برای شما مثال می زنم. حتما پیش آمده است که بگویید امتحان شفاهی برای شما از امتحان کتبی ساده تر است؟ خوب به این خاطر است که شما در نوشتن ضعیف هستید و نمی توانید آنچه که به زبان می آورید را روی کاغذ پیاده کنید یا در دانشگاه وقتی می خواهید پایان نامه خود را ارائه دهید وقتی پر از غلط های دستوری و املایی باشد و به سختی بتوانید منظور خودتان را برسانید و از جملات طولانی و نامفهوم استفاده کنید همین موضوع باعث می شود شما را آدم تحصیل کرده و با سوادی تلقی نکنند.
سر کار هم بروید و در نوشتن یک نامه اداری دربمانید می دانید چقدر می تواند در روحیه و انگیزه شما تاثیر منفی بگذارد؟ در کل این را بدانید که نوشتن درست می تواند در تمام طول زندگی و در ارتباط های مختلف بین دوستان، اقوام، خانواده، دانشگاه، محیط کار و … کمک بزرگی باشد و برای شما شأن و شخصیت بیشتری را به ارمغان آورد.
وقتی از درست نوشتن حرف می زنیم از چه حرف می زنیم
برای درست نوشتن سریع تر دست به کار شود
درست نوشتن را هر چقدر زودتر شروع کنید درست اجرا کردن آن را بهتر می توانید به خاطر بسپارید و دیگر نوشتن صحیح در وجود شما شکل می گیرد و خود به خود دست شما زمانی که به قلم می رود درست، روان، فصیح و قابل فهم خواهد نوشت. این را بدانید که درست نوشتن در این دورانی که خیلی از کتاب ها، مجله ها و روزنامه ها مشکلات دستوری دارند کیمیاست.
برای اینکه بتوانید درست نوشتن را تمرین کنید بد نیست که زمان های بیکاری با داستان نویسی و نوشتن خاطرات روزانه خود باشد. درست نوشتن داستان از هر متنی سخت تر و البته مهمتر است. کسی که می خواهد داستان بنویسد باید به زبان فارسی، دستور زبان، رسم الخط و سایر امکانات زبانی آشنا باشد چون داستان نویس ناچار است در همه زمان ها، موقعیت ها، موضوع ها و … بنویسد. علاوه بر این، داستان فقط یک متن نیست، بلکه یک اثر هنری است و بخش مهمی از این هنر، درست و روان نوشتن است. پس زودتر دست به کار شوید اگر فکر می کنید داستان نمی توانید بنویسید با خاطرات روزانه این تمرین ها را انجام داده و نکات زیر را هم رعایت کنید.
چند نکته برای نوشتنی صحیح
حالا چند نکته در این باره را به صورت خلاصه اشاره می کنیم اما تمرین و تمرین و تمرین است که شما را می تواند در نوشتن کمک کند و این نکته ها تنها راهنمای کوچکی است تا شما را برای تمرین صحیح هل دهد. این نکات به شرح ذیل است:
1- مهمترین قسمت نوشتن این است که متن شما باید ساده و روان باشد و خواننده به راحتی معنای جمله ها را درک کند. در زبان فارسی به طور عمومی فاعل در ابتدای جمله می آید و فعل در آخر می گیرد. گاهی می توانید در داستان از بازی های زبانی استفاده کنید، ولی در کل باید به اسلوب زبان وفادار بمانید. به کار بردن قیدهای گوناگون در جای مناسب و استفاده درست از حروف اضافه هم ضروری است. فعل های ترکیبی یکی از مشکلات متن های امروز است. این مشکل از ترجمه ها وارد زبان فارسی شده و زیبایی بسیاری از نوشته ها را کم کرده است. تا می توانید از فعل های ساده استفاده کنید، برای مثال: به جای «سعی کرد» بنویسید: «کوشید»
2- جمله ها را ساده و روان بنویسید. فکر نکنید هر چقدر گنده تر و عجیب و غریب تر بنویسید شما را با سوادتر می دانند. در فارسی گاهی فعل ها به قرینه لفظی یا معنوی حذف می شوند ولی تا می توانید جمله های کوتاهی بنویسید که در پایان با فعل درست تمام شود. این روزها نوشته های زیادی هست که بی دلیل فعل در آنها حذف شده است و نویسنده بی آنکه قرینه ای وجود داشته باشد جمله ای طولانی و چند خطی می نویسد و در آخر یک «است» یا «بود» یا … می گذارد. علاوه بر این، باید بدانید چه موقع از ضمیرها استفاده کنید و مراقب باشید ضمیر به اسمی که می خواهید برگردد. اگر این مراقبت نباشد، متن ناقص و خواننده سردرگم می شود و از آن لذت نمی برد.
3- شاید ساده به نظر آید، یا تا امروز متوجه این نشده باشید که نشانه گذاری یکی از ابزارهایی است که به شما در درست نوشتن و درست خوانده شدن کمک می کند ولی مراقب باشید از نشانه گذاری ها به موقع و درست استفاده کنید. استفاده به موقع از نقطه، علامت پرسش، ویرگول، علامت تعجب و … برای فهم خواننده از نوشته شما و زیبایی آن بسیار مهم است. متنی که در آن از این نشانه ها به درستی استفاده نشود، خواننده را دچار مشکل می کند و گاه او از خواندن ادامه متن منصرف می شود. به ویژه در داستان نویسی و خاطره نویسی که ناچارید گفتگوها، احساس ها، موقعیت ها و … را بنویسید، باید بدانید چه زمانی از نشانه ها استفاده کنید.
4- تا می توانید از واژه های فارسی استفاده کنید. به کار بردن واژه های بیگانه که معادل قابل فهمی برای آنها وجود دارد، نشانه سواد نیست، بلکه نشانه کم سوادی در زبان فارسی است. شما که نویسنده اید، وظیفه دارید از واژه ها و عبارت های آن محافظت کنید. حتی گاه لازم است برای پیدا کردن واژه معادل به فرهنگ نامه ها مراجعه کنید و در این باره وسواس داشته باشید. برای همین گام مهم بعدی یاد گرفتن استفاده از فرهنگ نامه هاست.
5- وسعت دایره واژگانی خود را اضافه کنید که این کار تنها با خواندن و خواندن و خواندن اضافه خواهد شد. نوشتن درست در کنار مطالعه کافتی بسیار موثر و مفید است. زبان های طبیعی مانند فارسی، واژه های معادل فراوانی دارند ولی کسی که داستان می نویسد، باید جستجو کند و بهترین واژه را برای هر جمله اش پیدا کند. نویسنده حکم یک معمار را دارد و باید بداند چطور دیوار می چیند. داستان خانه ای است که باید بدانید برای ساختنش چطور کار کنید و هر جای خانه را چطور و با چه ماده ای بسازید.
این اعتقاد را اکثر کسانی که دستی در نوشتن دارند هم دارند به طوری که برای مثال احسان رضایی روزنامه نگار و منتقد کتاب نیز اعتقادش بر خواندن زیاد است: «اگر گنجینه واژگان کسی که می خواهد بنویسد کم باشد نمی توان کلمات را در جایگاه مناسبش به کار ببرد. کسی که از واژگان وسیعی بهره مند باشد در ارتباط برقرار کردن با مخاطب موفق تر خواهد بود. سکسپیر نویسنده بزرگ انگلیس با 15 هزار واژه ای که در کتاب هایش به کار برده است رکورددار استفاده از لغات در دنیاست و به همین دلیل با هر قشری می تواند ارتباط برقرار کند. بعد از او جان میلتون نویسنده کتاب بهشت گمشده با 9 هزار لغت است و سومین نفر آگاتا کریستی خالق خانم مارپلو شرلوک هلمز با 1500 لغت جایگاه سوم را دارد که اگر توجه کنید می بینید دو نفر بعد از شکسپیر با چقدر فاصله واژگانی در جایگاه دوم و سوم قرار گرفته اند.»
6- نویسنده علاوه بر معمار بودن، باید مجسمه ساز هم باشد. هر نوشته ای را باید بارها بنویسید و بازنویسی کنید. بعید است نوشته مهمی وجود داشته باشد که نویسنده اش فقط یک بار آن را نوشته و رها کرده باشد. دست کم درباره داستان و خاطره به هیچ وجه نباید به یک بار نوشتن قناعت کنید. هر جمله داستان و خاطره تان را بارها بنویسید و مانند یک مجسمه ساز آن را بتراشید تا بهترین شکل به دست آید. در نهایت وقتی متن نوشته شده را بخوانید مطمئن باشید از آن بسیار راضی خواهید بود و لذت می برید.
7- فراموش نکنید نویسنده باید همیشه برای بهتر نوشتن و درست نوشتن بکوشد و بیاموزد. اگر گمان کنید همه چیز را برای درست نوشتن می دانید و نوشته تان بی عیب است، لحظه سقوط شما فرا رسیده است. ممکن است شما بهترین ایده های جهان را داشته باشید؛ ولی اگر نتوانید آنها را خوب بنویسید هیچ کس متوجه بزرگی ایده هایتان نخواهد شد. اگر نتوانید ایده هایتان را منتقل کنید، دچار مشکل جدی خواهید شد.
8- نوشته های شما باید خواننده را با خودش درگیر کند، وگرنه هیچ کس آنها را نمی خواند. شما نباید مثل یک سخنگوی یک شرکت بنویسید. طوری بنویسید که انگار دارید برای یک دوست می نویسید. بعد اگر دیدید متن تان بیش از حد صمیمانه و خودمانی شده، می توانید کمی اصلاحش کنید. این کار ساده تر از این است که بخواهید یک متن خشک و رسمی را خودمانی تر کنید.
9- سعی نکنید با غیر مستقیم حرف زدن، خواننده ها را وادار به حدس زدن کنید. رک حرف بزنید. بگذارید حرفتان واضح باشد. خودتان را جای خواننده بگذارید. با خودتان فکر کنید خواننده شما چه جور آدمی ممکن است باشد و بعد خودتان را به جای او فرض کنید.
10- اگر همیشه این به خاطرتان باشد که جمله اول چقدر اهمیت دارد، آنقدر وسواس به خرج می دهید که یک جمله شروع عالی پیدا کنید. راه حلش هم این است که اول بنویسید و جلو بروید. جمله های اول ضعیف یا بی ربط هستند؛ اما خیلی زود روند نوشتن آن دستتان می آید. بعدا می توانید برگردید و جمله های نسبتا ضعیف را حذف کنید، کافی است تا به قسمت قوی و جان دار نوشته تان برسید. شاید هم بعد از نوشتن متن، مجبور بشوید جمله های اول را بازنویسی کنید؛ اما این کار خیلی راحت تر است چرا که قسمت های دیگر نوشته تمام شده است.
وقتی از درست نوشتن حرف می زنیم از چه حرف می زنیم
11- هدف شما این است که در خواننده اثر ماندگاری بگذارید، بنابراین اجازه ندهید پایان متن تان ضعیف شود.
12- استفاده از پنج حس برای نوشتن لازم است و باید این پنج حس تقویت شود. خوب ببین، خوب بشنو، خوب لمس کن، خوب بچش و خوب استشمام کن.
13- عبدالجبار کاکایی، شاعر و منتقد ادبی می گوید: «به اولین نوشته های خود احساس داشته باشید. برای آنها ارزش قائل باشید و برای آنها وقت بگذارید و بارها و بارها آنها را بخوانید تا به آنچه باب طبع تان است دست پیدا کنید. دنیای مجازی امکانی مانند وبلاگ نویسی را فراهم کرده تا در آنجا هم بتوانید آثار خود را بگذارید و هم می توانید از نظرات بقیه نسبت به نوشته خود اطلاع پیدا کنید. خود من شخصا اولین شعرها و نوشته هایم را در سال آخر راهنمایی و اول دبیرستان آغاز کردم که موضوعاتم چون مقارن با انقلاب و جنگ بود حول این موضوعات می چرخید اما از همین سوژه ها برای ادامه نوشتن و سرودنم بهره بردم.»
14- خواندن کتاب های کهن و قدیمی نیز در خوب نوشتن شما بسیار تاثیرگذار است و می تواند یک راهنما باشد. احسان رضایی با تاکید بر خواندن کتاب های کهن می گوید: »برای خواندن کتاب های کهن و ادبیات کلاسیک نیاز نیست که حتما به سراغ سعدی و بیهقی بروید و از این دو بزرگواران استفاده کنید چون این دو در اوج قله زبان فارسی قرار دارند و کسانی هستند که از زبان فارسی به بهترین شکل آن استفاده کرده اند. شما می توانید از نوشته های افراد دیگری مثل خاقانی، قاآنی، وصال شیرازی و … استفاده کنید که به شما در بالا بردن توانایی تان در نوشتن کمک می کند. دکتر محمود عنایت، مدیر مسئول نگین به تازگی فوت کرده اند در خاطراتشان نوشته بودند؛ مترجم بزرگی را دیده اند که البته حدس من محمد قاضی است اما ایشان از مترجم نامی نبرده است و بعد از دیدار از او پرسیده اند: «چه کتابی را در دست ترجمه دارد» کترجم می گوید: «هیچ کتابی« وقتی از او دلیلش را جویا شده در جواب می شنود که چون چیزی نخواهنده ترجمه هم نمی کند اما در همان زمان گفتگو کتاب خادرجی زبانی در دست آن مترجم می بیند و می پرسد: «شما که همین الان دارید مطالعه می کنید» که این مترجم می گوید: «منظورم ادبیات خودمان است.» کتاب «دُن کیشوت» که مترجمش محمد قاضی است یکی از بهترین کتاب های ترجمه شده حال حاضر است. ایشان برای اینکه این کتاب را ترجمه کنند کتاب های دوره صفویه را مطالعه می کند چون نویسنده این کتاب هم دوره با زمان صفویه بوده. نجف دریابندری نیز برای ترجمه کتاب «بازمانده روز» نوشته ایشیکورو چون ماجرای داستان از زبان یک پیشخدمت لرد انگلیسی است و برای اینکه به زبان پیشخدمت های هم دوره فارسی آن که دوره قاجار بوده برسد متون دوره قاجار را مطالعه کرده است.»
15- برای اینکه در نوشتن قوی باشید و بتوانید آنچه که می نویسید اصولی باشد بد نیست قبل از نوشتن چند کتابی که شما را آماده می کند بخوانید و بدانید که خواندن این کتاب ها در کنار مطالعات متفرقه و تمرین در نوشتن می تواند موثر باشد. غیر از خاطره نویسی و داستان نویسی می توانید با نوشتن نامه و بیان احساست خود نیز تمرین درست نوشتن را ادامه دهید. مثلا برای دوست، خواهر، برادر، پدر و مادر یا هر کس دیگری که دوست دارید و دلتان می خواهد از احساسات تان آگاه شود بنویسید و سعی کنید تمام نکات نگارشی را در آن رعایت کنید. فراموش نکنید درست نوشتن تنها رعایت قواعد نگارش نیست. حواستان باشد لغات و جملاتی که به کار می برید از نظر املایی هم بلد باشید که اگر کلمات را از نظر املایی غلط بنویسید باز هم شما دچار مشکل خواهید شد و خواننده از این موضوع لذت نمی برد.
من هم می توانم
پیش و بیش از هر چیز مقدمه خوب نوشتن، خوب خواندن است. چطور می تواند کسی نویسنده باشد اما آثار بزرگ نویسنده های جهان را مطالعه نکرده باشد. وقتی نوجوان یا بزرگتری به مطالعه آثار بزرگان ادب و هنر می پردازد و حس شگرف درونش ایجاد می شود اول اینکه جادوزده شگفتی های اثر می شد که خالق آن خلقش کرده و دیگر اینکه احساس می کند شاید من هم بتوانم چیزی بنویسم. هر چه بیشتر کتاب خوانده باشد بیشتر به این حس نزدیک می شود که «من هم می توانم» البته رفتن به کلاس های نویسندگی تاثیر مثبت خودش را دارد اما اینگونه کلاس ها هرگز به خلاقیت ختم نمی شود. خلاقیت فقط در سایه خوب خواندن و خوب دیدن پدید می آید. من شخصا از 12 سالگی شعر گفته ام و از 16 سالگی قصه نوشته ام. به یاد دارم که 12 یا 13 ساله بودم که اولین کتاب موجود در خانه را که دیوان حافظ بود خواندم و نوشتنم را بیشتر در انشاهایی که سر کلاس می خواندم پرورش دادم تا اینکه وارد مطبوعات محلی شدم و در آنجا نوشتن و نوشتن را ادامه دادم.
در زمان ما امکانات کم بود و هر کتابی که به دست ما می رسید می خواندیم اما در حال حاضر همه می توانند به دنبال کتاب مورد علاقه خود بروند و آن را مطالعه کنند. برای همین برای علاقه به خواندن توصیه من خواندن کتاب های مورد علاقه هر فرد است.
اهمیت کتاب در آیینه ی رهنمودهای مقام معظم رهبری(دام ظله)

کتاب همچون خورشید ،فضای زندگی ما را روشن می کند و به همگان نور و شور و گرمای زندگی می بخشد. کتاب مثل باران بر سرزمین دلهای یاران می بارد و گل و میوه ی اندیشه ها و کردارها را رونق و زیبایی و طراوت می دهد . کتاب نقشی به مانند پرندگان به آدمی ارزانی می دارد و او را برای اوج و بال کشیدن و پرواز آماده می سازد .
*****
برای یک ملت خسارتی بزرگ است که افراد آن با کتاب سروکار نداشته باشند و برای یک فرد توفیق عظیمی است که با کتاب مانوس و همواره در حال بهره گیری از آن -یعنی آموختن چیزهای تازه –باشد.
*****
کتاب دروازه ای به سوی جهان گسترد ه ی دانش و معرفت است و کتاب خوب یکی از بهترین ابزارهای کمال بشری است .کسی که با این دنیا زیبا و زندگی بخش یعنی دنیا کتاب ارتباط ندارد بی شک از مهمترین دستاورد انسانی و نیز از بیشترین معارف الهی و بشری محروم است.
*****
در اهمیت عنصر کتاب برای تکامل جامعه انسانی همین بس که تمامی ادیان آسمانی و رجال بزرگ تاریخ بشری از طریق کتاب جاودانه مانده اند و روابط فرهنگی جامعه ی بشری نیز از پوشش کتاب و مبادلات فرهنگی تقویت شده است.
اسلام دين «علم» و «پايبندى به ارزشهاى معنوى» است؛
امروز كتابخوانى و علم آموزى، نه تنها يك وظيفه ى ملى، كه يك واجب دينى است؛
در جامعه ى اسلامى، كتابخوانى بايد همگانى و فراگير شود؛
فرآيند كمال بشرى به وسيله ى كتاب تحقق lمي يابد؛
كتاب، دروازه اى به سوى جهان گسترده ى دانش و معرفت است.