یک گله‌گذاری موفق از همسر

ارسال شده در 16 بهمن 1395 توسط خادمة الزهراء در مشاوره

یک گله‌گذاری موفق از همسر

معمولا كسانی از یكدیگر می‌رنجند كه از هم توقع داشته باشند و كسانی از هم توقع دارند كه یكدیگر را دوست داشته باشند بنابراین زن و شوهری كه ازدواج آنها بر اساس مهر و محبت بنا شده است، حق دارند بیش از دیگران از هم برنجند.

معمولا كسانی از یكدیگر می‌رنجند كه از هم توقع داشته باشند و كسانی از هم توقع دارند كه یكدیگر را دوست داشته باشند بنابراین زن و شوهری كه ازدواج آنها بر اساس مهر و محبت بنا شده است، حق دارند بیش از دیگران از هم برنجند.
بدیهی است كه رنجش، طبیعی است اما باید مراقب باشیم رنجش خود را از همسرمان پنهان نكنیم زیرا رنج‌های كوچك و جزئی به‌ تدریج در روح و روان انباشته می‌شود، به‌طوری كه جرقه‌ای می‌تواند، این خشم بی‌پایان را شعله‌ور كند.
هر سیستم حرارتی یك ترموستات دارد. ترموستات روان ما نیز تخلیه فشارهای درونی است. با آشنایی با شیوه تخلیه فشارهای درونی باید تنش‌های انباشته‌ شده در وجود خود را خارج كنیم. با گفت‌ وشنود می‌توان هر رنجش و دلگیری‌ای را از خود دور كرد، به‌شرطی كه با فن گفت‌ و گو و راه رفع دلخوری آشنایی كافی داشته باشیم.
مذاكره پدیده‌ای نوظهور نیست كه بخواهیم آن را توضیح دهیم. ما در تمام لحظات و دقایق زندگی خود با این امر مهم سروكار داریم. هنگامی كه با راننده تاكسی بر سر مبلغ كرایه بحث می‌كنیم، زمانی كه با مغازه‌دار در مورد خرید جنس چانه می‌زنیم یا آنگاه كه قصد خرید اتومبیلی داریم، پس چرا زن و شوهر كه از همه به هم نزدیك‌ترند، نمی‌توانند در مواردی با یكدیگر مذاكره كنند؟
در زندگی زناشویی، دلخوری‌ها، رنجش‌ها، شكایت‌ها و مشاجره‌ها فراوان است. اگر چنین نباشد، باید نگران بود زیرا به یقین رابطه زوج‌ به سردی گراییده و حتما به هم بی‌اعتنا یا دست‌كم، بی‌تفاوت شده‌اند. آنها از هم رنجش دارند، به زندگی یكنواخت خود ادامه می‌دهند اما اگر بخواهند به بهبود روابطشان كمك كنند، باید نحوه بهتر گفت‌وگو كردن را بیاموزند زیرا زندگی مشترك ادامه دارد.

در غیر این صورت، ناگزیر برای شناخت طرف مقابل و خواسته‌های او به حدس و گمان متوسل می‌شوند. مشخص است این شناخت نمی‌تواند درونی و عمیق باشد. رنجش‌ها مزید بر علت می‌شود و كار به گوشه و كنایه می‌كشد، به این ترتیب روزبه‌روز رابطه زن و مرد وخیم‌تر خواهد شد.

چرا مذاكره نمی‌كنیم؟

در تمام مراحل فوق، همكلام و هم‌صحبت شدن می‌تواند درهای آشتی را بگشاید. گاه خجالتی‌بودن باعث می‌شود برای رفع دلخوری‌ها قدم پیش نگذاریم و منتظر اقدام طرف مقابل باشیم. گاه از واقعیت فرار و مشكل را رها می‌كنیم و می‌گوییم دیگر حوصله‌اش را ندارم.

گاهی هم به‌طور حیرت‌آوری مایلیم دیگران را شبیه خود كنیم درحقیقت به این دلیل كه خود تایید می‌شویم. درحالی كه معلوم نیست مثل ما شدن درست باشد. وانگهی از كجا معلوم است كه همه چیز تغییر كند و شرایط زندگی ما بهتر می‌شود؟


باید دست از خودخواهی برداریم و بپذیریم رابطه‌ای معقول و موردپسند است كه مبتنی بر احترام به عقیده و گفتار طرف مقابل باشد. باید همسرمان را همان‌طور كه است، قبول كنیم. برای اینكه به خواسته منطقی‌مان توجه كند، باید به خواسته‌اش احترام بگذاریم. باید به شیوه پسندیده‌ای با او حرف بزنیم. اگر با او صحبت نكنیم، از كجا بداند چه خواسته‌ای داریم؟
كسانی كه معتقدند از گفت‌وگو نتیجه نمی‌گیرند، باید بدانند با شیوه درست حرف‌زدن آشنایی كافی نداشته‌اند. با گفت‌وگو فاصله‌ها و دلسردی‌ها از بین می‌رود. هر گفت‌وگویی آدابی دارد كه اگر به همه نكته‌هایش توجه شود، پایانی خوش خواهد داشت اما اگر با پیش‌بینی و سیاست از قبل تعیین‌شده اقدام به شكوه و شكایت كنیم، چه بسا وضع از آنچه است بدتر هم بشود.
همسرتان بگویید ممكن است مقصر این ماجرا شما باشید و برای رفع دلخوری اقدام به صحبت كرده‌اید. اگر تقصیری داشته‌اید، حتما آن را به زبان بیاورید و از او پوزش بخواهید. این كارتان جز گفت‌وگو، جو را هم بهبود می‌بخشد و همسرتان فكر نمی‌كند محاكمه‌ای در كار است. در ضمن او نیز به نوبه ‌خود آماده پذیرفتن اشتباهش می‌شود


18پیش‌شرط مذاکره
این راه‌حل‌ها به شما نشان می‌دهد گله‌گذاری خوب چگونه باید انجام شود :


1- یكی از پیش‌شرط‌های مذاكره، رعایت انصاف و منطق است. برای اینكه این مساله را به اثبات برسانید، طرف مقابل را درك كنید. اگر می‌خواهید او را به خوبی درك كنید، باید خودتان را جای او بگذارید. با این كار بهتر می‌توانید به مشكلاتش پی ببرید.


2- پیش از اینكه دلخوری خود را با همسرتان در میان بگذارید، ابتدا عین آن را روی كاغذ بنویسید. به این ترتیب سهم خود را در پیشامد بهتر خواهید دید. از سوی دیگر نوشتن ماجرا از ابتدا تا انتها باعث آرامش نسبی‌ می‌شود. در عین حال با یادآوری ماجرا به علت‌های وقوع آن نیز بهتر واقف می‌شوید.


3- پیش از صحبت با همسرتان، هرگز موضوع را با دیگران مطرح نكنید زیرا ممكن است گفته‌هایتان را وارونه با شاخ و برگ به او تحویل دهند و وی را علیه شما تحریک کنند.


4- در ابتدای صحبت تاكید كنید قصدتان از مطرح‌كردن رنجش، رسیدن به حسن‌تفاهم است زیرا قهرهای طولانی و جدال بیهوده است و راه به جایی نمی‌برد.


5- پیشاپیش یادآوری كنید شاید اصل ماجرا یك سوءتفاهم باشد و قصدتان از صحبت، رفع آن است. مكررا یادآور شوید در پی حل مشكلات هستید، نه به دست آوردن امتیاز از این راه.


6- سعی كنید از نكته‌های مثبت كارهای اخیر همسرتان یا آنچه در او پسندیده‌اید، ذكری به میان بیاورید تا فضای مذاكره صمیمی شود.


7- با لحنی دوستان و پرمهر صحبت كنید. در تمام مدت گفت‌وگو مواظب باشید خشمگین نشوید.


8- به همسرتان بگویید ممكن است مقصر این ماجرا شما باشید و برای رفع دلخوری اقدام به صحبت كرده‌اید. اگر تقصیری داشته‌اید، حتما آن را به زبان بیاورید و از او پوزش بخواهید. این كارتان جز گفت‌وگو، جو را هم بهبود می‌بخشد و همسرتان فكر نمی‌كند محاكمه‌ای در كار است. در ضمن او نیز به نوبه ‌خود آماده پذیرفتن اشتباهش می‌شود.


9- ضمن حل مسایل سعی كنید حرف‌هایتان را با زخم زبان، كنایه، تحقیر، تمسخر و تخطئه بیان نكنید زیرا وضع از آنچه كه است، بدتر می‌شود. یك گفت‌وگوی خوب، از تهدید، ارعاب و حمله‌ به دور است، یعنی شخصیت همسرتان را در هم نشكنید و زیر سوال نبرید. اگر چنین كردید، باید بدانید دیگر هیچ امیدی به ادامه مذاكره و در نهایت نگرش و مصالحه نخواهد بود.


10- هرگز همسرتان را با دیگری مقایسه نكنید. اگر قرار است مقایسه‌ای در كار باشد او را با خودش مقایسه كنید.


11- از دلخوری‌ها و رنجش‌های كوچك شروع و از گذشته‌های دور یاد كنید. پس از رفع دلخوری، همسرتان را وادار نكنید به گناهش اعتراف كند یا از شما عذر بخواهد. این غرورش را می‌شكند و او را جری خواهد كرد.


12- از یكدندگی و لجاجت بپرهیزید. اگر حین گفت‌وگو مشكلتان حل نشد، بگویید بهتر است زمان دیگری درمورد این مساله صحبت كنیم. بهتر است لحن كلامتان طوری باشد كه تلویحا طرف مقابلتان خود تشویق شود زمان بعدی را تعیین كند. در این صورت بی‌درنگ از آن استقبال كنید.


13- عصبانیت هنگام مذاكره نه‌تنها شما را بی‌منطق و انصاف جلوه می‌دهد، بلكه مانعی بر سر راه خواسته‌هایتان ایجاد خواهد كرد. اگر احساس كردید طرف صحبت (همسرتان) خشمگین است، به او فرصت دهید این انرژی مخرب را تخلیه كند. همه حرف‌هایش را بزند و به‌آرامش برسد، پس از ایجاد فضای آرام، مذاكره روند واقعی خود را پیدا می‌كند. لازم به ذكر است كه تخلیه تنش‌های عصبی، منجر به تخلیه اطلاعاتی می‌شود و شرایط را برای برقراری تفاهمی تمام‌عیار آماده می‌كند.


14- هنگامی كه همسرتان در مورد مطلبی توضیح می‌دهد، همه حواس خود را متوجه او كنید.


15- به جای ثابت‌كردن «اشتباه‌ها و خطاكاری‌ها»ی همسرتان بیشتر در مورد حل مشكلات گفت‌وگو كنید و مطمئن باشید كه با این شیوه، جریان مذاكره را به مسیری مطلوب هدایت خواهید كرد. پایه و شرط اصلی یك مذاكره سالم بحث و تلاش برای دستیابی به نتیجه صلح‌آمیز است. اصرار بر خطاها و اشتباه‌های طرف مقابل، نه‌تنها هیچ كمكی به حل موضوع و اختلاف نمی‌كند بلكه روابط بین‌فردی را از آنچه كه است، تیره‌تر می‌كند.


16- اگر همسرتان خواست حرف بزند، مانعش نشوید. به او فرصت دهید تا اظهارنظر كند. با این رفتارتان ثابت می‌كنید او نیز حق دارد هر چه می‌خواهد بگوید. از طرفی همسر شما با حرف‌زدن تخلیه روانی می‌شود. وقتی گفته‌هایش تمام شد، آرامش و راحتی زیادی احساس خواهد كرد و پیش خود خواهد گفت: «من هم حرفم را زدم». به این ترتیب امكان آشتی و رسیدن به تفاهم مطلق فراهم می‌شود.


17- به هر شكل كه می‌توانید رفع دلخوری را جشن بگیرید؛ با هدیه دادن یك شاخه گل یا دعوت به عصرانه یا شام بیرون از منزل یا پختن كیك یا شیرینی و… به این ترتیب به صلحی نسبتا طولانی می‌رسید.

18- آشتی‌های اجباری ناشی از آمدن مهمان، پادرمیانی دوستان و فامیل، تمایل جنسی یا وقوع اتفاقی مهم، بنیانی سست دارند زیرا ریشه اختلاف‌ها همچنان دست نخورده باقی مانده و روش برخورد با این‌گونه مسایل مشخص نشده است و ناگزیر همه چیز دوباره به حالت اول برمی‌گردد.

 

نظر دهید »

امام آمد

ارسال شده در 16 بهمن 1395 توسط خادمة الزهراء در مطالب عربی

نظر دهید »

*دهه ی فجرمبارکباد*

ارسال شده در 16 بهمن 1395 توسط خادمة الزهراء در مطالب عربی

نظر دهید »

***دهه ی فجرگرامی باد***

ارسال شده در 16 بهمن 1395 توسط خادمة الزهراء در مطالب عربی

نظر دهید »

رمز پیروزی و بقای انقلاب اسلامی

ارسال شده در 16 بهمن 1395 توسط خادمة الزهراء در پژوهشی

رمز پیروزی و بقای انقلاب اسلامی

بی تردید رمز بقای انقلاب اسلامی همان رمز پیروزی است؛و رمز پیروزی را ملت می داند و نسل های آینده در تاریخ خواهند خواند که دو رکن اصلی آن:انگیزه ی الهی و مقصد عالی حکومت اسلامی؛و اجتماع ملت در سراسر کشور با وحدت کلمه برای همان انگیزه و مقصد.اینجانب به همه ی نسل های حاضر و آینده وصیت می کنم که اگر بخواهید اسلام و حکومت الله برقرار باشد و دست استعمار و استثمارگران خارج و داخل از کشورتان قطع شود،این انگیزه ی الهی را که خداوند تعالی در قرآن کریم برآن سفارش فرموده است از دست ندهید؛و در مقابل این انگیزه که رمز پیروزی و بقای آن است،فراموشی هدف و تفرقه و اختلاف است. بی جهت نیست که بوق های تبلیغاتی در سراسر جهان و ولیده های بومی آنان تمام توان خود را صرف شایعه ها و دروغ های تفرقه افکن نموده اند و میلیاردها دلار برای آن صرف می کنند. بی انگیزه نیست سفرهای دائمی مخالفان جمهوری اسلامی به منطقه. و مع الاسف در بین آنان از سردمداران و حکومت های بعض کشورهای اسلامی،که جز به منافع شخص خود فکر نمی کنندوچشم و گوش بسته تسلیم امریکا هستند دیده می شود. و بعض از روحانی نماها نیز به آنان ملحقند. امروز و در آتیه نیز آنچه برای ملت ایران و مسلمانان جهان باید مطرح باشد و اهمیت آن را در نظر گیرند،خنثی کردن تبلیغات تفرقه افکن خانه برانداز است.توصیه ی اینجانب به مسلمین و خصوص ایرانیان بویژه در عصر حاضر،آن است که در مقابل این توطئه ها عکس العمل نشان داده و به انسجام و وحدت خود،به هر راه ممکن افزایش دهند و کفار و منافقان را مایوس نمایند.

 

منبع:صحیفه ی روح الله وصیت نامه سیاسی-الهی امام خمینی-ص39.  

نظر دهید »

ویژه نامه ولادت حضرت زینب(س)

ارسال شده در 13 بهمن 1395 توسط خادمة الزهراء در مناسبت ها

باسمه تعالی

 

ولادت حضرت زینب کبری(س)

 گرامی باد.

 تاریخ ولادت حضرت زینب(س)

در اواسط سال ششم هجری خاندان پاک و طاهر علوی و فاطمی(س) باشور و شعف و شادمانی و سرور تمام پذیرایی فرزند سوم خانواده؛ یعنی دختر اول امام امیرالمومنین(ع) و حضرت فاطمه زهرا(س) بود.در روز پنجم ماه جمادی الاولی(سال ششم هجری) حضرت زینب(س) متولد شد.و چشم به روی زندگی گشود،آن هم در خانه ای که سه تن از پاکترین آفریدگان خداوند متعال؛ یعنی رسول خدا حضرت محمد(ص) و امیرالمومنین علی(ع) و سرور زنان عالم حضرت فاطمه(س) که درود خداوند برهمه ی آنان باد برآن نظارت و سرپرستی می نمودند. درحال حاضر قول مشهور در میان شیعیان، این قول است هرچند اقوال دیگری نیز در مورد روز و سال ولادت با سعادت آن حضرت وجود دارد.

نویسنده ی مصری«بنت الشاطی» در کتاب خود با عنوان«شیرزن کربلا»چنین می گوید:«به زودی دختر رسول خدا(ص) حضرت زهرا(س)فرزند جدیدی را در خانه ی نبوت به دنیا خواهد آورد که بعد از روشنایی چشمان مبارک رسول خدا(ص) برجمال دو نواده ی محبوبش حسن و حسین(ع) سومین فرزند خانواده است،ولی خداوند چنین مقدر فرموده که او زنده نماند،نام او محسن بن علی(ع) است…»

به طور قطع محسن بن علی(ع) فرزند پنجم حضرت زهرا(س) است نه فرزند سوم،او همان طفلی است که در دوران جنینی و در حالی که هنوزدر رحم مادر گرامی اش قرار داشت بر اثر فشاری که دربین در و دیوار بر حضرت زهرا(س)وارد آمد و نیز بر اثر شدت ضربه ی جانکاهی که بر بدن مطهر آن حضرت اصابت نمود سقط شده و به شهادت رسید.ولی این نویسنده ی زن مصری با استفاده از مغالطه و تقلب سعی می کند حق را باطل و باطل را حق جلوه دهد و می گوید:«حضرت زینب(س) بعد از محسن بن علی(ع) که مقدر نبود زنده بماند متولد شده است.»

چراحضرت زینب (س) درمجلس یزیدسخنرانی کرد؟

حضرت زینب(س) درمجلس یزید صحنه ها و مناظری رادید و از یزید سخنانی راشنید،که در میان اعمال کینه توزانه ی او از شدیدترین انواع اهانت و توهین به مقدسات و قبیح ترین اشکال استهزاء و مسخره نمودن اعتقادات دینی و زشت ترین مظاهر پستی و لئامت به شمار می رفت.

صحنه ها و سخنانی که پرده از شرک و کفر ونفاق یزید برمی داشت و او را منکر مهمترین اعتقادات اسلامی معرفی می کرد.علاوه برآن یزیدجنایت بزرگی مرتکب شده و سرمقدس اباعبدالله الحسین(ع) را درمقابل خود گذاشت و در حالی که شراب می خورد با عصایی شروع به ضربه زدن به لبها و دندانهای آن حضرت کرد!!!

با این وضع،آیابرای حضرت زینب(س) صحیح و جایز است که سکوت کند؟آن هم در حالی که اودختر صاحب شریعت اسلام، پیامبرمقدس و سرور و مولای ما حضرت محمد(ص) است؟

چگونه سکوت کند…درحالی که او می داند که می تواند آن ادعاهای موهوم را باطل کرده وآن اباطیل را ازبین ببرد،چرا که او مسلح به سلاح نطق گویا و دندان شکن و دلیل قاطع و قدرت بیان استدلال است؟شاید هم تکلیف شرعی ایجاب می کردکه آن حضرت پرده از حقایق پنهان از نظر حاضران در آن مجلس هولناک بردارد،چرا که آن مجلس پراز شخصیت های سیاسی و نظامی و طبقات مختلف مردم و یزیدبرای ورود به آن مجلس اذن عمومی صادرکرده بودو این کاملا طبیعی است،که آنجاو اطراف آن مکان موج بزند از مردمانی که تبلیغات مسموم بنی امیه آنان را چنان فریفته و انواع پرده ها و حجابها را به مقابل چشمشان کشیده بود،که چهل سال تمام و در طول ایام حکومت معاویه بن ابوسفیان بر آن بلاد،حق را از باطل تشخیص نمی دادند.وبه سبب پیروزی و غلبه ی حکومت برگروهی که دستگاه تبلیغات بنی امیه آنان را به صورت واژگون و دگرگون معرفی کرده بود،نشانه های شادی و سرور از چهره هایشان هویدا بود.و شامیان برای مشاهده ی قافله ی اسیرانی که بعد از پیروزی ها و فتوحات یزید به دمشق آورده شده بودند،درآن جا ایستاده بودند.بااین اوضاع،آیا شایسته نبود که نوه ی رسول خدا(ص) حضرت زینب(س) این فرصت را مغتنم بشمارد و با به خطر انداختن زندگی خود در راه خدا غبار از روی حق و حقیقت کنار بزند و باطل را با صراحت و وضوح تمام معرفی نمایند؟هرچند شان او اجل و قدر و ارزش اوبالاتر از آن بود که در چنین مجلس آلوده ای که شایسته ی مقام او نبود خطبه ای ایراد کند،چرا که او بانوی زنان پرده نشین و باحجاب بود.اما ضرورت برای آن حضرت ایجاب می کرد که آن دلهایی را که در غفلت و آسایش زندگی کرده اند،بیدار کند و زندگی رابر قلبهایی که بر اثر شهوت مرده و در انواع فسق و فجور فرو رفته بودند و از فطرت خویش منحرف شده بودند،برگرداند،بنابراین حضرت براین امر صبر کرد و موعظه و نصیحت هیچ موعظه گر و نصیحت گویی رانپذیرد.                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                          

چگونه وبرای چه خطبه ی حضرت زینب(س) راقطع کردند؟

حضرت زینب(س) آن بانوی شجاع و دلیر،که مصیبت زده و دردمند نیز بود چنان با صدای محزون واندوهناک سخن می گفت که هریک از کلماتش احساس غم و اندوه و ندامت و پشیمانی را درمیان مردم شعله ور می ساخت تااینکه صدای ضجه مردم به گریه و ناله بلندشد،آن هم درجایی که نیروهای امنیتی و نگهبانان حضور داشتند و هر لحظه احتمال آن می رفت که شورش و قیامی رخ دهد و(دشمنان در این فکر بودند که)چگونه می توانند اوضاع را در دست بگیرند؟و چه باید بکنند تا خطبه ی حضرت زینب(س) را قطع کرده و ذهن مردم را متوجه چیز دیگری کنند؟

شخصی در این مورد چنین گفته است:دشمن دستور به حرکت قافله داد،آنگاه نیزه ای را که سر مقدس اباعبدالله الحسین(ع) بربالای آن قرار داشت آورده و به محمل حضرت زینب(س) نزدیک کردند،در این هنگام صدای ناله ی مردم به هوا برخاست که:این سر حسین(ع) است…این سرحسین(ع)است!!

چشمان مبارک امام(ع) بر بالای نیزه باز بود و با چنان زیبایی بی نظیری نگاه می کردکه مورخان در وصف آن چنین گفته اند:«شاخص ببصره نحوالافق»«برجستگی درخشانی چون افق درچشمان مقدس اوبود.»دراین هنگام حضرت زینب(س)علی رغم شجاعت بسیار و قدرت بیانی که داشت،نتوانست به خطبه ی خود ادامه دهد و ازدیدن آن صحنه ای که بر اعصاب و روان او فشارمی آورد،غم و اندوه فراوانی بر وجود مقدسش مستولی شد و نزدیک بود که قالب تهی کرده و براثر دردی که برقلب مهربان و عطوفش فشار می آورد-فشاری که فقط خداوند متعال می داند چه شدتی داشته است-جان به جان آفرین تسلیم نماید.

عکس العمل حضرت در این حال آن بود که پیشانی خود را چنان با قدرت تمام به چوبه ی محمل کوبید که خون از سروپیشانی او جاری شد و با تکه پارچه ای به آن اشاره نمود- واین عادت مرسومی میان قبائل و عشایر آن زمان بود که هنگام دیدن جنازه ی انسان بزرگواری که از دنیا رفته بود انجام می دادند- سپس حضرت مردم را مشاهده کردکه با انگشتان دست خود به سر مقدس امام حسین(ع) اشاره می کنند،همان طور که در اولین شب هرماه(قمری) به جای هلال ماه (درآسمان) اشاره می کنند.

در این هنگام حضرت زینب(س) نداکرد:

یاهلالالمااستتم کمالا           غاله خسفه فابدی غروبا

ماتوهمت یاشقیق فوادی        کان هذا مقدرامکتوبا

«ای هلالی که هنوز ماه کامل نشده خسوف براو عارض شد و خاموشش کرد.»

«ای عزیزدلم!گمان نمی کردم که چنین سرنوشتی برای تومقدر شده باشد.»

یکی از شعراء- یعنی حاج هاشم کعبی- آن موقعیت دردناک و غمبار را در ذهن خود تصورکرده و می گوید:دخترکوچکی از امام حسین(ع) در محمل همراه حضرت زینب(س) بود که وقتی سرمقدس پدر بزرگوارش را مشاهده کرد چنین ناله سرداد:«یاابه…یاابه…کلمنی این کنت؟»«ای پدر جان…ای پدرجان…به من بگوکجایی؟»

وهنگامی که جوابی نشنید به شدت به گریه افتاد و حضرت زینب(س) سربرادرگرامی اش را مورد خطاب قرار داده و چنین سرود:

«اخی:فاطم الصغیره کلمها           فقدکادقلبهاان یذوبا»

«برادرم:بافاطمه کوچکت سخن بگو که نزدیک است قلبش(از دوری تو) ذوب شود.»

واحتمال دوم دراین مورد این است که:امام سجاد(ع)- احتمالابه درخواست سربازان ونگهبانان-به نزدعمه اش حضرت زینب(س) رفت و فرمود:«ای عمه جان!سکوت کن و خاموش باش که برای آیندگان در گذشته درس و عبرت است و توبه حمدالله عالمی بدون آنکه کسی به تو علم بیاموزد و تومی فهمی بدون آن که کسی چیزی به توبفهماندو بدان که گریه و زاری کسی را که روزگار(ازدست ما)گرفته است باز نمی گرداند،پس ساکت شد.»

«منبع:زندگانی حضرت زینب کبری(س)، ازولادت تاشهادت.نوسینده: آیت الله سیدمحمدکاظم قزوینی.»

 «مدرسه علمیه حضرت خدیجه کبری(س)- سوسنگرد- واحدپژوهش باهمکاری واحدفرهنگی»

نظر دهید »
  • 1
  • ...
  • 66
  • 67
  • 68
  • ...
  • 69
  • ...
  • 70
  • 71
  • 72
  • ...
  • 73
  • ...
  • 74
  • 75
  • 76
  • ...
  • 134
 خانه
 فرجام قاتلان امام حسین (علیه السلام)و یاران باوفایشان
 تماس
 ورود

خبرنامه

سايت مراجع معظم تقليد

سايت مراجع تقليد

 آيت الله سيد علي خامنه اي (مد ظله العالي)
اااااااااااااااااااااااااااااااااااااا
 آيت الله جواد تبريزي (رحمة الله علیه)
اااااااااااااااااااااااااااااااااااااا
 آيت الله محمد تقی بهجت (رحمة الله علیه‌)
اااااااااااااااااااااااااااااااااااااا
 آيت الله نوري همداني (مد ظله العالي‌)
اااااااااااااااااااااااااااااااااااااا
 آيت الله  سید صادق شیرازی (مد ظله العالي)
اااااااااااااااااااااااااااااااااااااا
 آيت الله لطف الله صافي (مد ظله العالي‌)
اااااااااااااااااااااااااااااااااااااا
 آيت الله ناصر مکارم شيرازي (مد ظله العالي‌)
اااااااااااااااااااااااااااااااااااااا
 آيت الله فاضل لنکرانی (رحمة الله علیه)
اااااااااااااااااااااااااااااااااااااا
 آيت الله سيد علي سيستاني (مد ظله العالي)
اااااااااااااااااااااااااااااااااااااا
 آيت الله وحيد خراساني (مد ظله العالي ‌)
اااااااااااااااااااااااااااااااااااااا
 آيت الله جوادي آملي (مد ظله العالي ‌)
اااااااااااااااااااااااااااااااااااااا
 آيت الله جعفر سبحاني (مد ظله العالي)

جهت دريافت كد لوگوي مراجع كليك كنيد

امام باقر سلام الله علیه: ما مِن شَى‏ءٍ يُعبَدُ اللَّهُ بِهِ يَومَ الجُمُعَةِ أحَبَّ إلَىَّ مِنَ الصَّلاةِ عَلى مُحَمَّدٍ و آلِ مُحَمَّدٍ؛ هيچ عبادتى در روز نزد من دوست داشتنى‏تر از صلوات بر پيامبر و آل او نيست وسائل الشيعة: ج 7، ص 388

بر محمد و آل محمد صلوات

چه زمانها گذشت اما گل نرجس نیامد!!!!

log

مترجم وبلاگ(بازدیدکننده محترم باتوجه به زبان خود برروی پرچم مورد نظر کلیک کرده تا متن وبلاگ به زبان دلخواهتان مشاهده شود.)

مترجم سایت

مترجم سایت

کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان