اهداف قیام عاشورا
سؤال1: يكي از شرايط عمومي تكاليف شرعي، داشتن قدرت است و در روايات اهل بيت عصمت و طهارت، بيان شده است كه اين فريضه صرفاً بر عهده كساني است كه قدرت بر اين كار داشته باشند؛ در حالي كه در نهضت حسيني(ع)، آن حضرت به دليل جهالت يا سست عنصري يا عافيت طلبي مردم و يا به انگيزههاي ديگر، از پشتيباني مردم محروم بود و توانايي براندازي يك حكومت سفّاك تا دندان مسلح را نداشت پس چگونه آن حضرت قيام مسلحانه كرد و آن را امر به معروف و نهي از منكر اعلام نمود؟
جواب1: استاد مطهرى در اين باره می فرمايد: شرط ديگرى براى امر به معروف و نهى از منكر ذكر شده به نام [قدرت] إنما يجب على القوى المطلع (امر به معروف و نهى از منكر) فقط بر انسان قدرتمند و آگاه واجب است (فروع كافى، ج 5، ص 59). يعنى، شخص ناتوان نبايد امر به معروف و نهى از منكر كند. اين يعنى نيروى خود را حفظ كن و نتيجه بگير، اما آنجا كه ناتوانى و نيرويت هدر میرود، اقدام نكن. اينجا هم يك اشتباه بزرگ براى بعضى پيدا شده كه میگويند: من كه قدرت ندارم فلان كار را انجام دهم، اسلام هم گفته اگر قدرت ندارى انجام نده؛ پس تكليف از من ساقط است در جواب بايد گفت: خير اسلام میگويد: برو و قدرت به دست بياور؛ اين [شرط وجود] است، نه [شرط وجوب]؛ يعنى تا ناتوانى، دست به كارى نزن؛ ولى بايد بروى قدرت و توانايى كسب كنى تا به نتيجه برسى.
تحصيل قدرت براى اين اصل به قدرى مهم است كه گاهى كار حرام واجب میشود؛ - مثلاً پست و مقام گرفتن از خلفاى جور و ظلم و خدمت در حكومت آنها - اما اگر میبينى اين مقام تو وسيله اى میشود كه بر امر به معروف و نهى از منكر قدرت پيدا كنى، حتماً اين كار را انجام بده. در تاريخ اسلام داريم كه اشخاص به دستور ائمه(ع) به دربار خلفا وارد می شدند.
سؤال2: در پاسخ به اين عقيده كه اگر قدرت تصادفاً پيدا شد، امر به معروف و نهى از منكر واجب است و اگر نه، واجب نيست؛ بايد ببينيم اسلام چه ارزشى به اين اصل داده است؟
جواب2: ارزش اين اصل تا آنجا است كه آن را ضامن بقاى اسلام دانسته اند و به خاطر آن امام حسين(ع) و يارانش شهيد مdشوند و اهل بيت آن حضرت، به اسارت میروند. در روايتى در نكوهش برخى از مردم آخرالزمان آمده است: [لايوجبون أمراً بالمعروف و نهياً عن المنكر إلاّ إذا أمنوا الضرر] امر به معروف و نهى از منكر را واجب نمىدانند، مگر وقتى كه از ضرر آن در امان باشند. (فروع كافى، ج 5، ص 55).
در حديث ديگر از امام باقر(ع) آمده است: [إن الأمر بالمعروف و النهى عنالمنكر سبيل الأنبياء منهاج الصلحاء بها تقام الفرايض و تأمن المذاهب و تعمر الارضوى نتصف من الاعداء] امر به معروف و نهى از منكر، راه پيامبران و شيوه نيكان است. به وسيله اين اصل واجبات برپا می گردد، راهها امن و سرزمينها آباد می شود و از دشمنان (حقوق ضايع شده) باز ستانده مىگردد. (فروع كافى، ج 5، ص 55).فريضهاى كه چنين ارزشى دارد، آيا ممكن است درباره آن بگويند: اگر يك روز اتفاقاً و تصادفاً نيرويى داشتى انجامش بده؛ وگرنه تكليف ساقط است. اين بدان معنا است كه بگويند: اگر تصادفاً ديدى مىتوانى اسلام را نگه دارى، نگه دار و اگر ديدى نمىتوانى، ديگر لازم نيست در مورد احتمال تأثير هم همين طور است؛ يعنى، نمىتوانيم بگوييم: چون احتمال تأثير وجود ندارد، پس تكليف ساقط است].حماسه حسينى، ج 1، صص 312-304.
نمونهاى از عملكرد صحيح در مسأله احتمال تأثير را در واقعه عاشورا مىبينيم كه اهل بيت، حتى كشته شدن امام حسين(ع) را هم پايان كار و وظيفه خود ندانستند و حتى در دربار يزيد و ابن زياد دنبال همان هدف حسينى بودند. شهيد شدن امام(ع) از يك نظر براى آنان آغاز كار بود، نه پايان كار.
جهت پاسخگویی به بعضی از سئوالات به صفحه بعد رجوع کنید…
من الله توفيق