تأثیر گناه در ایجاد اختلال بدن و بیماریهای جسمی و روحی
مقدمه:
هستند افرادی که رعایت کامل اصول تغذیه را در پیش گرفته اند و هدف آنها از انجام این مهم، رسیدن به سلامتی جسم و روح خود می باشد ولی متاسفانه به دلیل نا آگاهی یا کم بودن ایمان و اعتقادات مذهبی شان، به راحتی و بدون هیچ هراسی مرتکب گناه می شوند، غافل از آنکه با ارتکاب هر گناهی که توسط شرع مقدس انجام آن حرام می باشد، آسیبی حتی در برخی موارد، به مراتب بیشتر از رعایت نکردن اصول تغذیه به جسم و روح خود وارد می نمایند و دچار بیماریهای مختلف می گردند.
از گناهان روز مره مانند دروغ، غیبت، تهمت، نگاه حرام به نامحرم، رعایت نکردن حجاب اسلامی و خوردن حق الناس گرفته تا گناهان دیگر که متاسفانه در جامعه امروزی ما بسیاری از افراد بدون هیچ شرم و حیائی، به صورت یک عادت روزانه مرتکب آنها می شوند، همگی در ایجاد اخلاط فاسد و تغییراتی حتی ناگهانی در سیستم طبیعی بدن و عدم تعادل آن موثر می باشند.
در طب سنتی در مبحث اعراض نفسانی در این زمینه مطالب ارزشمندی ارائه شده است که در این مقاله به کلیاتی از آن می پردازیم.
ساختار بدن و علت بیماری از منظر طب سنتی:
ساختار وجود آدمی دارای دو بخش است یکی بخش اخلاط و عناصر تشکیل دهنده بدن و یک بخش ساختار روانی و روحی که قطعاً تاثیر متقابلی بر روی هم دارند. یکی از مراتبی که در پزشکی وجود دارد، طب جسمی یا طب ابدان است که در قالب عناصر و ارکان می باشد و آب، باد، خاک و آتش اخلاط تشکیل دهنده جسم می داند و خلطهای بلغم، دم، سودا و صفرا مجتمع شده و اعضای بدن را بوجود می آورند و اعضاء به هم پیوسته شده و جسد را ایجاد می کنند. به این جسد یا ساختار مادی، روح اضافه می شود. ساختار روح مثل جسد مادی نیست و این همان است که قران می فرماید: “ونفخت فیه من روحی” نفخ یعنی دمیدن، لذا چیزی خارج از کالبد بدن وارد آن می گردد که از جنس آن نیست و چیزی متمایز از ساختمان جسمی ماست.
به هر صورت وقتی این جسم با این روح برای یک مدت با یکدیگر ممتزج و آمیخته می شوند اینها تاثیر متقابلی بر روی هم دارند. اعضای بدن افعالی را از خودشان صادر می کنند، که اگر این افعال بر روند طبیعی خودش صورت بگیرد، نشانه سلامت است و اگر بر روند طبیعی خودش صورت نگیرد، نشانه بیماری است.
مثلاً در یک جسم سالم و طبیعی اگر غذا خورده شود، بعد از یک تا دو ساعت، سر دل انسان سبک می شود و سنگینی معده به حالت سبکی تبدیل می شود و به اصطلاح سر دلمان سبک می شود و بعد از مدتی دفع صورت می گیرد ولی فردی که غذا می خورد و به شدت سردلش سنگین می شود و حالت تهوع پیدا می کند و تا 24 ساعت نمی تواند چیزی بخورد، می فهمد که افعال معده اش از روال طبیعی خارج شده است یا مثلاً نداشتن دید خوب، نشان از خارج شدن افعال چشم از روال طبیعی است و فراموشی، نشان از خارج شدن افعال مغز از روال طبیعی خود است. به هر حال از روی افعال می توان متوجه بیماری شده لذا وقتی بیماری در سطح جسم رخ می دهد اختلالی در اخلاط است یعنی عدم انسجام در اخلاط می باشد به عبارتی دیگر یا اخلاط فاسد می شوند یا زیادتر و یا کمتر از معمول می شوند و یا در جای نامناسب قرار می گیرند و به طور کلی این اختلال خلطی مبنای ایجاد بیماری است.
حال سوال اصلی این است که چرا و به چه مکانیزمی این اخلاط در بدن انسان به هم می ریزند؟
عواملی خارجی یا داخلی وجود دارند که در ساختار اخلاط و مزاج ما دخالت می کنند و موجب نگهداری سلامت ما و یا موجب از بین رفتن سلامت ما می شوند که به آن اسباب ضروریه یا سته ضروریه یا اسباب سته می گویند یعنی غذا و نوشیدنیها، هوا، احتباس و دفع، خواب و بیداری، حرکت و سکون و نهایتاً اعراض نفسانی.
»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»ادامه دارد…
دکتر روا زاده