جملات زیبای آیت الله بهجت...
مرحوم آیت الله بهجت(ره) یکی عارفان بزرگ زمان بودند.
روزی به ایشان گفتند : کتابی در زمینه اخلاق معرفی کنید .
فرمودند:
لازم نیست یک کتاب باشد یک کلمه کافیست که بدانی : “خدا می بیند” .
مرحوم آیت الله بهجت(ره) یکی عارفان بزرگ زمان بودند.
روزی به ایشان گفتند : کتابی در زمینه اخلاق معرفی کنید .
فرمودند:
لازم نیست یک کتاب باشد یک کلمه کافیست که بدانی : “خدا می بیند” .
اگر تنها دعایی که در تمام عمر بر زبان می آورید “خدایا شکر” باشد، همین کافی است.
“مایستر اکهارت”
جوهر اصلی تمام هنرهای عالی و زیبا، در شکر کزاری است. “فردریک نیچه”
هیچ عملی برای ذهن خوشایندتر از شکرگزاری نیست. این کار با چنان رضایت درونی
کاملی توﺃم است که صرفا ًبا عملکرد وظیفه پاداش داده می
شود. “ژوزف ادیسون”
از آنجا که همه ی موارد در پیشرفت شما دخیل هستند، باید همه ی موارد را ضمیمه
شکرگزاری خود کنید. “والاس والتز”
شکرگزاری مظهر روح و روان شریف است. “ایسوپ”
هیچ چیز قابل احترام تر از قلبی شاکر نیست. “لوسیس آنتوس سنکا”
افرادی که صادقانه خدا را بابت آنچه در تخیل خود دارند شکر می کنند، ایمان واقعی
دارند. آنان ثروتمند می شوند و موجبات خلق هر آنچه را می
خواهند، فراهم می آورند. “والاس والتز”
شکرگزاری چیزی شگفت انگیز است. باعث می شود هر آنچه برای دیگران عالی است،
نصیب ما هم بشود. “ولتر”
شما بجز لذت و شکرگزاری، هیچ انگیزه ای برای هیچ چیزی ندارید. “بودا”
آدم عاقل بابت آنچه ندارد عزا نمی گیرد، بلکه بابت چیزهایی که دارد شادمان است.
“اپیکتتوس”
منبع : راز شکرگزاری / راندا برن / نفیسه معتکف
رمز موفقیت آیت الله مرعشی نجفی :
آیت الله العظمی مرعشی نجفی(اعلی الله اهل بیت(علیهم السلام) دربیشتر علوم اسلامی صاحب نظر بود
وتالیفات ارزشمند ایشان که نزدیک به
صدوپنجاه اثر در موضوعات مختلف است گواه روشنی بر این حقیقت است. کرامات معنوی، دریافت بیش از چهارصد
اجازه ی اجتهادی و روایتی از
علمای بزرگ اسلامی، تدریس متجاوز از شصت وهفت سال در حوزه ی علمیه ی نجف و قم، تربیت هزاران طلبه و
مشتاق دانش، تاسیس ده ها
مدرسه ی علمی، مسجد، حسینیه، مراکز فرهنگی، رفاهی ودرمانی وایجاد بزرگترین ومشهورترین کتابخانه در جهان
اسلام ازجمله توفیقات این فقیه
فرزانه می باشد. اویکی از مهمترین عوامل توفیقات خود را از برکت محبت و سپاس از پدر و دعای والدین می داند و
در خاطرات خود می گوید: «
زمانی که درنجف بودم، یک روز مادرم فرمودند:« پدرت را صدا بزن تا برای صرف نهار تشریف بیاورد. حقیر به طبقه ی
بالا رفتم و دیدم پدرم
در حال مطالعه خوابش برده است. مانده بودم چه کنم، از طرفی می خواستم امر مادرم را اطاعت کنم و از سوی
دیگر می ترسیدم با بیدار کردن پدر،
باعث رنجش خاطر او گردم. خم شدم و لب هایم را کف پای پدر گذاشتم و چندین بوسه برداشتم. تا اینکه در اثر
قلقلک پا، پدرم از خواب بیدار شد و
وقتی این علاقه و ادب و کمال احترام را از من دید فرمود:« شهاب الدین تو هستی؟ عرض کردم: بله آقا. ایشان دو
دستشان را به سوی آسمان بردند و
فرمودند: پسرم خداوند عزتت را بالا مقامه) بزرگ فرهنگبان میراث ببرد و تو را از خادمین اهل بیت(علیهم السلام) قرار
دهد.» حضرت آیت الله
مرعشی نجفی می فرمود: من هرچه دارم از برکت آن دعای پدرم می باشد.
رمز موفقیت شیخ مرتضی انصاری(اعلی الله مقامه):
شیخ مرتضی انصاری بزرگ پرچمدار جهان تشیع و سرآمدفقها و مجتهدین امامیه است. او بعد از آنکه مدتی
درشهرکربلا در حضور استادش مرحوم
شریف العلماء و سایر اساتید حوزه ی علمیه ی نجف تحصیل کرد به زادگاهش شوشترمراجعت نمود. شیخ مدتی
تحصیلات خود را در همان جا ادامه
داده دوباره خواست تا برای تکمیل مراتب علمی به عتبات عالیات برگردد. اما مادرش به رجوع دوباره ی وی راضی
نبود. اصرار شیخ و دیگر افراد
برای جلب رضایت مادر بی نتیجه بود تا اینکه شیخ به مادرش عرضه داشت:«آیا اجازه می دهی تا استخاره کنم و
جواب هر چه بود در مقابل آن هر
دو تسلیم باشیم؟» مادرش پذیرفت. درجواب استخاره ی شیخ این آیه آمد:«ولا تخافی و لاتحزنی انا رادوه الیک و
جاعلوه من المرسلین»…هرگز مترس
و محزون مباش که ما او را به تو باز می گردانیم و از رسالت مداران خود قرار می دهیم.
وقتی این آیه را به مادرش توضیح داداو خیلی خوشحال شد و به شیخ مرتضی اجازه ی مسافرت داد. شیخ انصاری
در این مسافرت سرنوشت ساز خود
به برکت دعای مادر، توفیق الهی و تلاش و استقامت خویش به بالاترین درجه ی اجتهاد و مرجعیت نائل شد و پرچم
اسلام بر دوش وی قرار گرفته و
بزرگترین رهبر مذهبی در عصر خود گردید. هنگامی که به مادر شیخ انصاری گفته شد آیا از این همه ترقی و عظمت،
فرزندش برخود نمی بالد
وافتخار نمی کند در جواب گفت:« رسیدن فرزندم به شکوه و عظمت برای من شگفت انگیز نیست، بلکه اگر چنین
نمی شد من متعجب می شدم چرا
که هر وقت که به او می خواستم شیر بدهم وضو می گرفتم و با طهارت و پاکیزگی به او شیر می دادم. بلی شیر
پاک، فکر پاک و شیر ناپاک، اندیشه
ی ناپاک تولید می کند.
درحوزه ی علمیه ی نجف رسم شیخ بر این بود که در بازگشت از مجلس تدریس ابتدا نزد مادر می رفت و برای
دلجویی از آن پیرزن با وی به گفتگو
می پرداخت و از اوضاع زندگی مردم پیشین می پرسید و مزاح می کرد و از او پوزش می طلبید سپس به اتاق
مطالعه و عبادت می رفت. زمانی که
مادر شیخ انصاری از دنیا رفت او در فراق مادر به شدت می گریست و در کنار پیکر بی جان مادرش زانوی غم زده و
اشک ماتم می ریخت. یکی
از شاگردان نزدیکش او را تسلیت گفته و به عنوان دلجویی اظهار داشت:« جناب استاد! برای شما با این مقام
علمی شایسته نیست که برای درگذشت
پیرزنی که عمرش سرآمده بود این طور اشک بریزید و بیتابی کنید. آن بزرگمرد تاریخ سر برداشته و گفت:« گویا شما
هنوز به مقام ارجمند مادر
واقف نیستید، تربیت صحیح و زحمات فراوان این مادر مرا به این مقام رسانید و پرورش اولیه ی او زمینه ی ترقی و
پیشرفت را در من ایجاد کرد.
در حقیقت این همه توفیقات من مرهون زحمات و تلاش های مشفقانه و مخلصانه ی این مادر است».
رمز موفقیت شهید مطهری(اعلی الله مقامه):
استاد شهید آیت الله مطهری در مورد یکی از عوامل توفیقات خویش چنین می گوید:«گاهی که به اسرار وجودی
خود و کارهایم می اندیشم احساس می
کنم یکی از مسائلی که باعث خیر و برکت در زندگی ام شده و همواره عنایت و لطف الهی را شامل حال من کرده
است احترام و نیکی فراوانی بوده
است که به والدین خود به ویژه در دوران پیری و هنگام بیماری کرده ام. علاوه بر توجه معنوی و عاطفی تا آنجا که
توانایی ام اجازه می داد با وجود
فقر مالی و مشکلات مادی در زندگی ام از نظر هزینه و مخارج زندگی به آنان کمک و مساعدت کرده ام. یکی از
فرزندان شهید مطهری نیز در این
زمینه می گوید: هرگاه به فریمان(زادگاه آقای مطهری) سفر می کردیم، پدرم تاکیداص داشتند که ابتدا به منزل پدر
و مادرشان برویم. پس از آن
اقوامی را که برای دیدن ایشان و خانواده به منزل حاج شیخ می آمدند می پذیرفتند و در موقع روبه رو شدن با پدر و
مادر دست آنان را می بوسیدند و
به ما نیز توصیه می کردند که دست ایشان را ببوسیم.»
رویای صادقانه ی آیت الله بهجت درباره ی شهید دستغیب:زمانی که آیت الله بهجت و آیت الله دستغیب در
درس آیت الله شیخ محمدکاظم شیرازی شرکت می جستند، یک بار آقای بهجت در حالی که آقای دستغیب
حضور داشتند برای استاد خوابی را نقل می کند. به استاد می گوید:در خواب دیدم که نامه های فراوان از
شیراز برای ایشان(آقای دستغیب) آمد و از ایشان درخواست شد به شیراز مراجعت نماید،ایشان نپذیرفت.
بعد عده ای با طومار آمدند،بازنپذیرفت،سپس عده ای دوباره با طومار آمدندو ایشان پذیرفت. وقتی به شیراز
واردشد استقبال گرمی از ایشان به عمل آمد و مردم برای استقبال از ایشان از نقاط مختلف گرد آمده و
ایشان را باعَلَم و بیرق به مسجد بزرگ شهر بردند، و ایشان نماز جماعت اقامه نمودند و تمام علمای شهر
به اتفاق به ایشان اقتداکردند. و نماز جماعت بسیار باشکوهی برگزارشد.آقای دستغیب از این خواب بسیار
تعجب می کندو می گوید:اینها تاکنون اتفاق افتاده.استاد می گوید:پس به شیراز سفرکن،چراکه خواب آقای
بهجت رویای صادق است. آقای دستغیب اصرارمی کند که من نمی توانم بروم. می خواهم درس بخوانم.به
هرحال،سرانجام می پذیرد و راهی شیراز می شود و در آنجا تمام جزئیات را که آقای بهجت فرموده بود،می
بیند.
منبع:فریادگرتوحید
تهیه وتنظیم:موسسه ی تحقیقاتی فرهنگی اهل بیت، ص201.
جهت رفع عصبانیت
از آیت الله کشمیری)رحمت الله علیه) سوال شد برای عصبانیت چه ذکری خوب است؟ایشان فرمودند:« لا اله الا الله». همچنین آیت الله فرمودند:« به عقیده ی کامل فراوان :«اللهم صل علی محمد وآل محمد».
شخصی از حضرت آیت الله بهجت پرسید: برای درمان خشم چه کنیم؟
آقا فرمودند:« برخودت خشمگین شو اگر ذکری هم می خواهی بسیار صلوات بفرست».
(منبع: ذکرهای نجات بخش، مهدی عباسی،ص 13 (برگرفته از کتاب نفس مطمئنه، ص30).
جهت علاج غرور
شخصی از آیت الله بهجت (رحمت الله علیه) پرسیدند:جهت علاج غرور چه راهی توصیه می فرمایید؟ ایشان فرمودند:« ذکر بسیار«لا حول ولا قوه الا بالله».
(منبع: ذکرهای نجات بخش، مهدی عباسی،ص12( برگرفته از کتاب مکارم الاخلاق ،ج2،ص71).
برای دوری از ریا
شخصی از آیت الله بهجت پرسید: برای دوری از ریا چه باید کرد؟
ایشان فرمودند:« باعقیده کامل فراوان :« لا حول ولا قوه الا بالله گفتن».
(منبع: ذکرهای نجات بخش، مهدی عباسی،ص12(برگرفته از کتاب به سوی محبوب ،ص70).
جهت نورانیت قلب و عافیت
آیت الله کشمیری فرمودند:« ذکر«الحی» هفتاد مرتبه صبح ها برای نورانیت قلب و عافیت (سلامتی و صحت قلب) خوب است».
(منبع: ذکرهای نجات بخش، مهدی عباسی،ص18، (برگرفته از کتاب صحبت جانان، ص68).
جهت تثبیت ایمان
حضرت آیت الله بهجت فرمودند:« در آخر الزمان زیاد این ذکر را بگویید« یا الله یا رحمن یا رحیم یا مقلب القلوب ثبت قلبی علی دینک» ای خدا و رحمت گستر و ای مهربان ای گرداننده و زیرو رو کننده ی دل ها، دل مرا به دین خود استوار گردان».
(منبع: ذکرهای نجات بخش، مهدی عباسی،ص25(برگرفته از کتاب اذکار نافعه ، ج2، ص83).
جهت رفع ترس
مرحوم نخودکی اصفهانی (رحمت الله علیه) در نامه ای برای رفع ترس می گوید:… هر روز صبح و هر شب هفت مرتبه بگوید:
«بسم الله الرحمن الرحیم لا حول ولا قوه الا بالله العلی العظیم» و اگر امر مهم باشد100 مرتبه 100شب بخواند».
(منبع: ذکرهای نجات بخش، مهدی عباسی، ص119(برگرفته از کتاب مکارم الاخلاق، ج2، ص155).
جهت زیادی حافظه
از بزرگان، منقول است که اگر کسی این دعا را بنویسد و بشوید وبیاشامد در صبح ناشتا هر چه را بشنود فراموش نکند ان شاء الله، دعا این است:
«بسم الله نور به کتابک قلبی واشرح به صدری و اطلق به لسانی بقولک و بحولک لا حول ولا قوه الا بالله العلی العظیم».
(منبع: ذکرهای نجات بخش، مهدی عباسی، ص108).
برای رفع مشکلات بزرگ دنیوی واخروی
وضو بگیرید و دست ها را به سوی آسمان بلند کنید و هفت بار « یا الله» بگویید.
(منبع: ذکرهای نجات بخش، مهدی عباسی، ص90).
جهت دوری افکار بد از ذهن
برای دورکردن افکار بد از ذهن، ذکر مبارک« لا اله الا الله» و ذکر شریف «لا حول و لا قوه الا بالله» را زیاد تکرار کنید.
(منبع: ذکرهای نجات بخش، مهدی عباسی، ص90).