زندگانی ومعجزات امام جعفرصادق(ع)
بسمه تعالی
زندگانی ومعجزات امام جعفرصادق(ع)
ولادت باسعادت آن حضرت
ولادت با سعادت حضرت امام جعفرصادق(ع) درروز شنبه،هفدهم ماه ربیع الاول،سنه هشتادوسه واقع شده،که موافق است با روز ولادت حضرت رسول(ص) وآن روزی است شریف عظیم البرکه،که پیوسته صالحین ازآل محمد(ص) از قدیم الایام بزرگ می شمردندآن روز را و مراعات می کردند حرمت آن را و در روزه اش فضل کبیر و ثواب عظیم وارد شده و مستحب است درآن روز صدقه و زیارت مشاهد مشرفه و بجا آوردن خبرات و مسرور نمودن اهل ایمان.اسم مبارک آن حضرت جعفر بود و کنیت شریفش ابوعبدالله و القاب آن حضرت صابر و فاضل و طاهر و صادق بود و مشهورترین القاب جناب صادق است.
ابن بابویه و قطب راوندی روایت کرده اند:از حضرت امام زین العابدین(ع) پرسیدند:«امام بعداز توکیست؟»فرمود:«محمدباقر،که علم را می شکافد شکافتنی.»پرسیدند:«بعداز او امام که خواهدبود؟»فرمود:«جعفر،که نام او نزد اهل آسمانها صادق است.»گفتند:«چرابخصوص او را صادق می نامند؟وحال آن که همه شماها صادق و راستگوئید.»فرمود:«خبر داد مرا پدرم از پدرش رسول خدا(ص) که آن حضرت فرمود:«چون متولد شود فرزندمن،جعفربن محمدبن علی الحسین:او را صادق نامید،زیرا که پنجم از فرزندان اوجعفرنام خواهد داشت و دعوی امامت خواهد کرد به دروغ از روی افترا و او نزد خدا جعفر کذاب(افتراکننده برخدا) است.»پس حضرت امام زین العابدیدن(ع) گریست و فرمود:«گویا می بینم جعفر کذاب را که برانگیخته است خلیفه جورزمان خود را برتفتیش و تفحص امام پنهان.»
مختصری از مناقب ومکارم و علم آن حضرت
شیخ مفید(ره) فرموده:«حضرت امام جعفر صادق(ع) در میان برادران خود خلیفه پدرش امام محمد باقر(ع) و وصی و قائم به امر امامت بعد ازآن حضرت بود،و از تمامی برادران خود افضل و مبرزتر بود و قدرش اعظم و جلالتش بیشتر بود در میان عامه و خاصه و آن قدر مردمان از علوم آن جناب نقل کرده اند که به تمام بلاد و شهرها منتشر گشته و اصقاع عالم را فرا گرفته و نقل نشده از احدی از علماء اهل بیت آنچه از آن حضرت نقل شده.و نقله ی اخبار و سدنه ی آثار نقل نکرده اند از ایشان مانند آنچه از آن حضرت نقل کرده اند.همانا اصحاب حدیث جمع کرده اند اصحاب راویان از آن جناب را از ثقات با اختلافشان در آراء و مقالات عددشان به چهار هزار رسیده و آن قدر دلائل واضحه بر امامت آن حضرت ظاهر شده که دلها را روشن نموده و زبان مخالف را گنگ کرده از طعن زدن در آن دلائل به ایراد شبهات.
روش امام در تربیت شیعیانش
مردم دنبال آن چیزی هستند که می بینند نه آنچه می خوانند مرکبی بر روی کاغذی و اگر چه نوشتن به مقدار سبوئی از مرکب باشد و همچنین آنچه از اخلاق عالم می بینند نه آنچه می شنوند از او بدون عمل.
از اینجاست که طالبان علم بر در خانه امام صادق(ع) اجتماع کرده حلقه در علم او را می کوبند چون از او وحدت و عمل می بینند پس آنها را در آغوش می گیردتا به روش رسالت محمدیه آنها را تربیت کند سپس درهائی را بین بشریت در نواحی مختلف پخش می کند تا علوم دلهای بهم نزدیک شده را بقاپند.پس برای آنها یک نظم متحدی را بوجود می آورد نه برشکل نظم حاکم حالیه بلکه در وجود آنها نهال دوستی،عقیده و روح رسالت را می کارد پس رشد می کند آن درخت نمونه که نظیر آن را در اشجار عالم از این درخت نمی یابی و این برمی گردد به خط و راه و روشی که امام(ع) در این تربیت طرح کرده است آن تربیتی که همیشه میوه آن را تا امروز بلکه تا روز قیامت می خوری.
از وصایای امام برای شیعیان
زیدشحام گفت که ابو عبدالله(ع) به من گفت:«بخوان برای کسی که می بینی،او از شما پیرو من است و به گفته من سلامتی را می گیرد وسفارش می کنم شمارا به تقوای خدای عزوجل و ورع در دینتان و اجتهاد برای خداو صدق حدیث و اداء امانت و طول سجود و حسن جوار و برای این محمد(ص) آمده است،امانت را به آن کسی که به شما اعتماد کرده است چه خوب باید برگردانید،بدرستی که رسول خدا(ص) دستور می داد به اداء نخ و سوزن، با عشیره تان ارتباط داشته باشید و در جنازه آنها حاضر شویدو مریضهایشان را عیادت کنید و حقوقشان را اداء کنید،پس اگر مردی از شما وقتی در دینش با ورع باشد و در حدیث صادق باشد و امانت را بپردازد و با مردم با حسن خلق رفتار کند،اگر بگویند او جعفری است این امر مرا خوشحال می کند و بر من خوشحالی اثر می گذارد و می گویند این ادب جعفر است و اگر برغیر این باشد بلا و ننگ او بر من وارد می شود،پس پدرم برای من بیان کرد که مردی از شیعیان علی(ع) در قبیله بود،زینت آن قبیله از لحاظ ادا امانت و قضاوت در حقوق و صادق ترین آنها در حدیث بود همگان سفارشات و ودایعشان را به او محول می کردند از عشیره درباره او سئول می شود پس می گوید مانند مانند او در امانت و صداقت وجود ندارد در حدیث و به این ترتیب امام جانب عبادت و معامله را استحکام بخشید چون ایمان مومن تمام نمی شود وقتی عبادتش برای خدا عزوجل باشد.بلکه محدود کرده است بر رد امانت و صدق حدیث چندین بار و تعیین امام (ع) از این طرف مراعات برای حقوق دیگران است گذشته از آن سرمایه در هر دو جنبه است برحقوق خدای متعال زیرا خدای متعال غفور و رحیم است و از حق خودش می گذرد و لکن از حق مظلوم نمی گذرد مگر اینکه خودش شخصا عفو کند.
منابع:
1- محمدمهدی،موسوی،زندگانی ومعجزات چهارده معصوم،تهران،انتشارات نشرجمهوری،چاپ سوم،سال1388،ص279.
2- فاطمه،جعفری نیکو،زندگینامه امام جعفر صادق(ع)،تهران،نشرساحل،چاپ دوم،سال1390،ص93.