سعاد رحمانی
چکیده:
موضوع دعا از دیدگاه آیات و روایات ، دعا از ریشه دعو به معنای میل دادن چیزی به سوی خدا با صدا
و سخن و گفتاری که از سوی تو باشد.
یا به معنای رغبت به سوی خدای متعال است.
و در اصطلاح غالب، خواستن حاجت از خداوند تبارک و تعالی باشد.
دعا علاوه بر اینکه امری فطری و اجتناب ناپذیر است. خداوند متعال نیز به آن دستور و تاکید فرموده
اند.
در دین اسلام خصوصاً در فرهنگ شیعه ، دعا از بهترین و بلکه برترین عبادات معرفی شده است. که
نشانگر جایگاه و ارزش ویژه ی دعا در این دین مبین می باشد. همانگونه که پیامبر صلی الله علیه و
آله و سلم آن را مغز عبادت دانسته اند. الدعاءِ مخ العباده.
واژگان کلیدی
دعا: دعا از ریشه ی دعو در لغت به معنای فرا خواندن ، دعوت کردن، گوش دادن به کسی یا چیزی و
در اصطلاح کرنش و خضوع در برابر خداوند لحاظ شده است.
مقدمه:
دعا نیایش امری فطری و ضروری و مسئله ی بسیار مهمی است که به عنوان برترین و با فضیلت
ترین عبادات معرفی شده بلکه دعا، همان عبادت نامیده شده است، همانگونه که امام صادق علیه
السلام فرمودند: الدعا هو العباده .
دعا از جمله مفاهیم اسلامی است که اعتقاد مسلمانان نسبت به آن متفاوت است عده ای می
پندارند که دعا جایگیزین تفکر کار و تلاش جهاد و کوشش ، مبارزه با جور و ستم، تحمل سختی ها و
مسئولیت های زندگی است و هر کس توان این گونه کارها را ندارد باید به دعا رو آورد.
از سوی دیگر بسیاری از دعا کنندگان و در رأس ایشان پیامبر عظیم الشأن اسلام (ص) و ائمه ی
معصومین علیهم السلام در همان حال که با دعا انس داشته اند اسوه ی راستین کار و کوشش
جهاد و مبارزه ، شجاعت ، مسئولیت پذیری، تفکر اندیشه و عمل نیز بوده اند.
آنانکه دعا و نیایش و مناجات را خواندن همراه با خواستن می دانند . با تمام وجود و با تمام توان خود
در راه تحقیق خواسته هایشان گام بر می دارند. مصایب و مشکلات را متحمل می شوند مسئولیت
می پذیرند جهاد می کنند و در برابر ظلم و ستم می ایستند و با خلفای جور مبارزه می کنند و حقایق
زندگی و راه و روش درست و صحیح آن را به منظور اصلاح امور اجتماعی ، فردی، سیاسی، جامعه
هدایت و راهنمایی می کنند دعا را برای بیان خواسته ها و عرضه داشتن آنها به پیشگاه اقدس الهی
بکار می گیرند در فرهنگ پویا و پر تحرک شیعه، دعا دارای ابعاد گوناگونی است که هر بعد آنراهنما و
هدایتگر مردم و اصلاح کننده ی جامعه است.
ادعیه ی پیامبر گرامی اسلام (ص) و اهل بیت ایشان (ع) اهمیت و ارزش والایی دارند و دارای ابعاد
مختلفی نیز می باشند از جمله بعد اعتقادی ، اجتماعی، فردی و… است که هر جنبه آن هدایت گر
مردم و جامعه می باشد.
در این تحقیق دعا از دیدگاه آیات و روایات مورد بررسی قرار گرفته است و در چهاربخش تنظیم
گردیده است. بخش کلیات آن طرح تحقیق را در بر می گیرد.
فلسفه دعا
دعا از فطرت انسان و از ژرفای ذات او بر می خیزد و توضیح این سخن آن است که ثابت شده است
برای اثبات باری تعالی و وجود واجب الوجود . دلایل فراوانی هست ولی ساده ترین و دلنشین ترین
آن دلایل فقط و فقط برهان فطرت است. علامه طباطبائی صاحب تفسیر المیزان می فرماید: هر
عبادتی دعاست و با توجه به کلام نورانی خداوند که فرمود: و ما خَلَقتُ الجنَّ والإنسَ إلا لَیعبُدُونِ.
دعا و نیایش امری فطری و ضروری است ومسئله ای است که خداوند بندگان را به آن دستور داده و
هم او و وعده داده کسانی را که از عبادت من سرپیچی کنند و امتناع بورزند، به دوزخ و جهنم
بیفکند.
ارزش دعا و نیایش و تاثیرات آن در زندگی دنیا و آخرت به قدری واضح و روشن است که حتی
دانشمندان غیر مسلمان، امروزه به این نتیجه رسیده اند که دعا و نیایش دافع و رافع بلاها و آلام
روحی و جسمی می باشد.
دعا چیست؟
حروف اصلی کلمه دعا دعواست، ابن فارس در معنای این واژه می نویسد.
دعو: اصل واحدٌ و هو أن تمیل الشیء الیک بصوتٍ و کلامٍ یکون منک .
یعنی : دعو اصل یک معنایی است و آن میل دادن چیزی به سوی خود یا صدا و سخن و گفتاری که از
سوی تو باشد. دعا در فرهنگ معین به معنی خواندن جمله های ماثوره از پیامبران و امامان علیه
السلام در اوقات معین برای طلب آموزش و برآورده شدن حاجت، نیایش کردن ، درخواست حاجت از
خدا، نیایش مدح و ثناءِ تحیت و درود و سلام ، تصریح ، نفرین آمده است.
دعا در اصطلاح اهل شرع گفتگو کردن با حق تعالی ، به نحوی حاجت و درخواست حمل مشکلات از
درگاه او و یا به نحو مناجات و یادصفات جلال و جمال ذات اقدس اوست .
اهمیت نیایش در این کتاب مقدس آسمانی (قرآن کریم) می توان از سه نظر استفاده کرد:
1- از آیاتی که خدای تعالی در آن بندگان مونس خود را ترغیب و تاکید فرموده که او را نیایش کنند
مانند این آیات ، اجابت می نمایم دعای نیایشگررا هرگاه مرا بخوانددر هرحال وهرجاکه باشد.
2- ازآیات وقصص پیامبران که درقرآن کریم آمده است پیامبرانی که به شدایدی گرفتار شده اندوتنها
راه حصول به آرامش را درنیایش ودعا پیدا کرده اند.
مانند حضرت آدم (ع)بعداز خروجش از جنت وبهشت در مقام اعتراف به درگاه حق استفاثه می کند
ومی گوید:ای پروردگار ما برنفس خود ستم کردیم.اگر نیامرزی مارا وبه ما رحم نکنی مسلماً از
زیانکارانیم.
3- اهمیت نیایش را می توان از ادعیه صریح قرآن کریم دریافت.
«پروردگارا عطا فرما ما را در این سرای توفیق بندگی ودرآن سرای جزای نیک ونگه دارما رااز عذاب
دوزخ»
پاسخ به چند پرسش در مورد دعا
چرا هنگام دعا دستها را بالا ميبريم مگر خداوند جسم هست و در مكان خاصي وجود دارد؟
اولاً خدا جسم نيست و در مكان خاصي هم وجود ندارد و درالميزان هم به اين نكته اشاره شده كه
اين سخن است فاسد، براي اينكه خدا بزرگتر از اين است كه جسم باشد اما چرا دستها را بلند
ميكنيم جوابهاي زيادي دارد يكي هم ميتواند اين باشد كه انسان در چهارچوب اجتماع بايد به طور
طبيعي زندگي را ادامه دهد نه غير طبيعي
در اين زمينه رواياتي نيز وجود دارد كه هنگام دعا دستها را طوري بالا بگيريم كه زير بغلتان ديده
شود.
علامه نيز در الميزان ميفرمايد:… حقيقت تمامي عبادتهاي بدني نشان دادن حالت قلبي و صورت
بخشيدن توجه دروني و اظهار حقايق متعالي از ماده است در قالب جسم
خدا در قرآن فرموده: « ادعوني استجب لكم » يا اينكه اذا سئلك عبادي عني فاني قريب اجيب دعوه
الداع اذا دعان خدا وعده قبول دعا به بندگان خود داده است و براي خداوند خلق وعده قابل تصور
نيست پس چرا دعاهاي ما قبول نميشود؟
اولاً دعايي مورد قبول است و اجابت ميشود كه شرايط لازم را داشته باشد و بايد ديد اجابت دعا به
چه معناست اگر به معناي براوردن همان خواستهاي است كه بنده ميخواهد مسلماً اين معنا از
اجابت خطاست ولي اگر به معناي پاسخ مثبت حق تعالي در برابر نيايش بنده است حال به هر
صورتي كه نمايان شود. اين معنا از اجابت، درست است.
ثانياً: خداوند عليم و حكيم است و همه امور اميخته با حكمت و مصلحت است پذيرش دعا هم بر پايه
مصلحت است ومثلاً اگر مصلحت است پذيرش دعا هم بر پايه مصلحت است اگر شخص كريمي بگويد
كه از من آنچه بخواهي، عطا ميكنم، اگر كسي از او چيزي را كه برايش مضر است يا باعث هلاكت
وي شود و او فكر ميكند كه برايش مفيد است در اين حال عطا نكردن آن چيز به وي از كرم و
بخشش آن مناسبتر است و حتي اعطاي آن ظلم وجور است.
غالب دعاي بندگان همين گونه است در قرآن هم آمده:
و عسي ان تكرهوا شيئاً و هو خيرلكم و عسي ان تحبوا شيئاً و هو شرلكم
شرايط استجابت دعا
1- شناخت خداوند خواننده حق متعال بايد لااقل يك شناخت اجمالي نسبت به قدرت او براي برآوردن
حاجتش داشته باشد تا بتواند از قدرتهاي محدود و غير حقيقي قطع ارتباط قلبي بكند، پيامبر اكرم
(ص) ميفرمايد: كه خداوند فرمود: كسي كه از من سوال كند در حالي كه بداند من ضرر و نفع
ميرسانم دعايش مستجات ميشود.
2- معرفت و باور به اين كه پرودگار مالك علي الاطلاق است و همه چيز را در دست قدرت خويش
دارد. و اگر اداره كند پيچيدهترين گرهها را باز ميكند تبارك الذي بيده الملك و هو علي كل شي قدير
بزرگ است آن كه سلطنت به كف اوست و او به همه چيز تواناست.
3- اداي حقوق خداوند انساني كه توقع دارد خداوند متعال را هر وقت براي برآورده شدن حوائجش
ميخواند جوابش بدهد بايد توجه داشته باشد كه خداوند نيز از او توقع دارد كه ندايش را
جواب مثبت داده و حقوق او را زير پا نگذارد.
4- كسب حلال:
از آنجا كه انسان با دعا كردن خداوند تقرب جسته و ميخواهد فيوضات الهي را از طريق دعا جلب
كرده و آن را بيابد. از اين جهت بايد زمينة اين تقرب را در خودش فراهم كند. كسب حرام و خوردن
حرام موجب دوري انسان از خداوند شده و قلبي كه از ساحت قرب او مطرود باشد. نميتواند دعاي
حقيقي داشته باشد و حاجتش برآورده شود،
پيامبر فرمود: طهر ماكلك و لا تدخل بطنك الحرام غذاي خود را پاك كن و از هر گونه غذاي حرام
بپرهيز.
5- حضور قلب و رقت قلب:
چون دعا، خواستن از خداوند متعال است بايد در حين خواندن، توجه قلبي فقط به طرف او بوده باشد
تا حالت انقطاع از غير او به وجود آيد و هر مقدار حالت انقطاع بيشتر باشد صفاي قلب بيشتر شده و
حالت رقت براي آن پيدا ميشود.
6- تضرع و انا به: ادعوا ربكم تضرعا و خفيه
پروردگار خويش را با تضرع و زاري ودر نهان بخوابيد.
علل وموانع استجابت
1- گناه . انجام گناه مانع رسيدن به كمالات است حتي به واسطه آن انسان مومن از مواهب مادي
مانند رزق و نزول باران نيز محروم ميشود
2- ظلم به ديگران:
دعا هر چند نوعا جنبه فردي دارد لكن در جهت اجابت آن اموري موثر است از جمله ظلم
نكردن به ديگران هر چند كه خوانندة نيز به او ظلم شده باشد وليكن خود را در آن جهت نبايد ظلم كند،
3- سير برخلاف اسباب ظاهري:
امام صادق (ع) فرمود: چهار نفرند كه دعايشان مستجاب نميشود.
اول: مردي كه در خانه نشسته و ميگويد: خدايا مرا روزي ده به او گفته ميشود آيا تو را امر نكردم
كه دنبال رزق روي
دوم: مردي كه بر ضرر زنش دعا كند به او گفته ميشود: يا پيمودن راههاي اصلاح اگر اصلاح نشد مگر
امر او را به دست تو قرار ندادم؟ اگر نخواستي با برخوردهاي نامناسب او صبر كني ميتواني طلاقش
دهي و با آن نيازي به نفرين او نيست.
سوم: كسي كه مالي دارد و آن را از بين ميبرد ميگويد: خدايا مرا روزي ده به او گفته ميشود. مگر
تو را به ميانه روي- اسراف نكردن، امر نكردم، تو را به اصلاح امر نكردم و به تو نگفتم كه بندگان:
خداي مهربان كساني هستند كه وقتي انفاق ميكنند اسراف نكرده و سخت گير نيز نميباشند و
راه ميانه را ميروند.
چهارم : كسي كه مالي داشته و بدون شاهد آن را قرض ميدهد. و قرض گيرنده آن را نميدهد. به او
گفته ميشود، آيا به تو امر نكردم كه شاهد بگيري
4- نقض حكمت الهي:
اصل خواستن حوائج از خداوند متعال مطلوب با لذات است كه خاصيتش با نزديك كردن اسباب و
مسببات عادي است كه انسان به نيازش برسد. مانند اينكه براي شخص مريض طبيعت حاذقي
فراهم ميشود يا خداوند به ذهن انسان خيرخواهي مياندازد كه قرض انسان را ادا كند و امثال اين
امور و يا از طريق غير عادي آن به اجابت نميرسد و يا در اجابت تاخير ميافتد. همانگونه كه علي
(ع) ميفرمايد: كرم خداوند سبحان حكمتش را نقض نميكند از اين جهت هر دعايي مستجاب
نميشود، مانند دعاي بلعم با عورا
آثار دعا
الف- آشنايي با معارف الهي
اولين اثر ارزشمند دعا و نيايش، آشنايي با معارف اسلامي است ائمه معصوم در آداب دعا و نيايش
به ما آموزش دادهاند كه هنگام دعا ابتدا اسماء و صفات الهي قدرت و عظمت او را يادآور شده و بر
محمد (ص) و آل محمد (ص) درود بفرستيد و بر ضعف ناتواني، نگاه بر كوتاهي خود رعايت احكام
الهي، اعتراف نماييد. آنگاه حاجات خود را از پرودگار جهان بخواهيد؟ السوال بعد المدح فامرحوا الله
ثم سلوا الحوائج
ب-آرامش دروني
هر انساني در زندگي دچار گرفتاري و مشكلاتي شده اضطراب و نگراني برايش دست ميدهد و
ارتباط با خدايي كه بر هر امري قدرت دارد، انسان را اميدوار مينمايد. لذا در حديثي ميخوانيم:
دعا كليد رحمت و نور و چراغي در تاريكي است.
دعا حالت انس و الفت روح دل با ذات باري تعالي و حصول آرامش و سكون براي نفس است
و نجات يافتن از پوچي، ورود به هدف اعلاي زندگي، و احساس والاي توحيد مطلق است دعا
شجاعت بخش تحريك آور به سوي انقلاب (تحول دروني) عامل پيدايش دوستي و محبت در دلها
نسبت به خدا و …. است.
ج- نجات و رهايي
پيامبر خاتم (ص) ميفرمايد: خداوند هر گاه پيامبري را ميفرستاد به او ميفرمود: هر گاه امر
ناخوشايندي تو را اندوهگين ساخت مرا بخوان تا پاسخ دهم. خداوند اين نعمت را به امت من نيز
ارزاني داشته است آن جا كه ميفرمايد مرا بخوانيد تا اجابت كنم شما را
اركان دعا
مقصود از اركان دعا همان عناصري است كه حقيقت دعا به آن استوار است و بي آن اساساً دعا
تحقق نمييابد،كه اولين و مهمترين ركن آن پس از ايمان به اصل وجود خداوند اعتقاد به ربوبيت
اوست.
الف- اعتقاد به ربوبيت خدا
يهوديان و ربوبيت حق
بنابر بر مفاد برخي از روايات قوم يهود متعقد بودند كه خداوند از كار عالم فارغ شده و مانند ساعتي
كه پس از كودك آن به طور خودكار عمل ميكند و بر طبق این روایات قرآن کریم نیز حکایت این رأی
آنان را رد کرده است. آنجا که می فرماید: و قالت الیهود ید الله فعلوله. قوم یهود گفتند: دست خدا
بسته است.
مشركان جاهلي و ربوبيت
مشابه اين عقيده گرايش مردم جاهلي و بت پرستان عصر نزول قرآن است آنها مطابق آيات قرآني
منشا هستي و اصل وجود را خداي بزرگ ميدانستند ولي اداره عالم و پروردگاري آن را بتان نسبت
ميدادند. قرآن كريم در برخي آيات ميفرمايد: اگر از آنها بپرسي آسمان و زمين را چه كسي آمرزيده
است در جواب ميگويند: خدا آن را به وجود آورده است. در حالي كه مفاد برخي ديگر از آيات اين
است كه آنان غير خدا را «رب »خود ميدانستند.
تاثير اين اعتقاد بر دعا
نتيجه قهري اين طرز فكر آن است كه صاحبان آن يا اصولا براي دعا نقشي قايل نباشند زيرا بر مبناي
اعتقاد يهود همه چيز از اول تعيين گرديده است و دست خدا از هر تصرفي در جهان هستي كوتاه
است و يا خواستههاي خود را از غير خدا بخواهند و همه تلاش خود را در طريق جلب رضايت
واسطهها صرف كنند واسطهها صرف كنند و هر آنچه لازمه كسب خشنودي است از عبادت كرنش و
تنظيم پيشكش و هديه حتي قرباني فرزند و غير آن در برابر آنها انجام دهند. تا با جلب رضايت آنها
دعايشان مقبول افتد و ارواح واسطه به شفاعت و واسطه گري برخيزند و حاجت اين بيچارگان را از
خدا بگيرند.
ب- احساس نياز
نتيجه گیری:
با توجه به امور ذكر شده در بحث دعا هر مقدار انسان مومن اسباب اشتياق به آن دو را در خودش
بيشتر فراهم كند خداوند نفس امر از اشتياق به غير خودش منصرف كرده و به اشتياق به ياد و
دعاي خويش مراد دعاي قسم اول است كه همان خواندن خداوند به اوصاف جماليه و جلاليه مناجات
با او باشد مشغول و شيدا ميكند.
لذا ائمه علیه السلام در سخنان متعددي فرمودهاند عدهاي بدون سئوال از حاجتشان نيازمنديشان
برآورده ميشود و آنها كساني هستند كه ياد خداوند آنها را سئوالشان غافل گرداند لذا امام صادق
علیه السلام فرمود: خداوند عزوجل ميفرمايد: كسي كه به ياد من مشغول باشد.
از سوال كردنم به او ميدهم برتر از آنچه به سوال كننده از خود ميدهم.
از پيامبر اكرم صلی الله علیه وآله وسلم نيز نقل شده كه فرمودند: كسي كه عبادت خداوند او را
مشغول كند از سوال كردنش خداوند به او ميدهد بدتر از آنچه به سوال كنندگان ميدهد.
فهرست منابع
*قرآن كريم
1- ابن منظور، محمد، لسان العرب، قم، ادب الحوزه
2- ابن فارس، احمد، معجم مقاييس اللغه، مكتب الاعلام الاسلامي
3- حر عاملي، محمد بن حسن، وسايل الشيعه، بيروت، لبنان دار احياء التراث العربي
4- فيروز آبادي مجدالدين القاموس المحيط بيروت دارالحديث
5- كليني رازي محمد بن يعقوب اصول كافي ترجمه سيد هاشمي رسولي تهران، فرهنگ اهل بيت
6- مشكيني، علي، مصباح المنیر، قم، ياس
7- عرب نوكندي رحمت الله ، كليد سعادت، چاپ اول قم انتشارات عصر رسانه
8- مجلسي، محمد باقر بحار الانوار چاپ اول، سازمان چاپ و انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد
اسلامي .