چند نکته در مورد روشهای صحیح مطالعه
هدف از مطالعه
با همه گسترش و تنوع و جاذبه هایی که در رسانه های گروهی و امکانات ارتباطی و اطلاع رسانی و فیلم و فرستنده و ماهواره و… وجود دارد ، باز هم “کتاب و مطالعه” جایگاه خود را دارد و کتابخوانی بخش عمده ای از اوقات بسیاری را به خود اختصاص داده است. از این رو توجه به نکاتی پیرامون روش مطالعه ضروری است.
هدف از مطالعه ، فراگیری و به خاطر سپاری است ؛ نه صرفاً گذراندن وقت و مشغول بودن . از این رو ، نحوه ی برخورد با کتاب ها هم به تناسب عمق و محتوا و موضوعش فرق می کند. برخی از نویسندگان ، کتاب ها را به سه نوع تقسیم کرده اند:
1-چشیدنی.
2-بلعیدنی.
3-هضم کردنی.
کتاب های چشیدنی را باید نگاهی اجمالی واگذار کرد و در همین حدّ فهمید که چیست و درباره ی چیست. کتاب های بلعیدنی ، نکات مفید دارد و باید خواندهخ شود. ولی چندان نیازی به تعقل و تأمل ندارد و به صرف خواندن سریع هم مقصود حاصل می شود ؛ مانند کتابهای تاریخی،قصّه،رمان،فکاهیّات،مجّلات و روزنامه ها.کتاب های هضم کردنی ، نیاز به دقت و تأمل دارد تا مطالبش فهمیده و به خاطر سپرده شود ؛ مانند کتابهای علمی و تحقیقی و فنّی و آموزشی و…
برنامه ریزی
تا مطالعه ی انسان از روی برنامه و هدف مشخصی نباشد ، بازدهی لازم و مطلوب را نخواهد داشت. این برنامه ریزی عملی در مورد (موضوع،کتاب،زمان و مکان) باید انجام گیرد. وقتها براساس اهمیّت موضوع و کتاب ، تنظیم شود ، مطالعات اصلی و جنبی مشخص باشد ، کتابها از قبل شناسایی شده باشد ، رعایت مکان مناسب برای مطالعه فراموش نشود ف و در هر مقطع زمانی ، به نتایج و بازدهی مطالعه های انجام شده دقّت شود. “سیر مطالعاتی ” نیز در همین راستا مورد توجّه قرار می گیرد ، نه اینکه هر چه را پیش آید مطالعه کند و در نهایت ، دستاورد قابل اعتنایی در دست نداشته باشد! مطالعات پراکنده و بی نظم و بی برنامه ، فاقد بهره ی لازم است و مطالعه ی موضوعی ، مفیدتر از آن است.1
ـــــــــــــــــــــــــــــــــ
1- جواد محدثی،روش ها،ص7.
ایجاد انگیزه
برطرف ساخت . “احساس نیاز” ، عامل مهمّی در کشاندن افراد یا کشیده شدن خود به امر مطالعه است. به نحوی باید این احساس را در دل و ذهن زنده کرد. تا انسان ضرورت مطالعه و احتیاج خود به آن را درک نکند ، در پی مطالعه ی جدّی نخواهد رفت. تماس با کسانی که اهل اطلاع و معلومات اند ، انسان را به عف آگاهی خوی مطّلع می کند و ورق مطالعه ایجاد می ود. معرّفی کتاب های متناسب با ذوق و علاقه،سنّ،معلومات،زمینه های روحی،امکانات تهیّه ی کتاب و اموری از این قبیل،می تواند به این شوق،کمک کند و عدم مراعات این تناسب،گاهی موجب انزجار و زدگی افراد از کتاب،برای همیشه می شود.
مفیدتر ساختن مطالعه
برای اینکه مطالعه ،به آن هدف مطلوب برساند،نکاتی را باید مراعات کرد که به مفیدتر ساختن مطالعه کمک کند و وقتی که صرف کتابخوانی می شود،بازده ی مطلوب داشته باشد؛به نحوی که انسان،هم آنچه را می خواند خوب بفهمد،هم بتواند به خاطر بسپارد و هم قدرت بیان و بازگوکردن آنها را برای دیگران داشته باشد.
این امور عبارتند از:
- تمرکز حواس
- خلاصه نویسی
- تندخوانی
- یادداشت برداری
- طرح سؤال،فکر روی مطالب
- نکات جنبی مربوط به زمان و مکان و شرایط و اصول مطالعه بطور اجمال،باید ارزش وقتی را که صرف مطالعه می شود دانست و بیشترین بهره را از مطالعه برد.
بازگو کردن مطالب
از نکات دیگری که به مفیدتر ساختن مطالعه کمک می کند ،بازگو کردن مطالب مطالعه شده برای دیگران است. مطالب،حکایات و آموخته هایی که انسان برای دیکران نقل می کند و نتیجه ی مطالعه را در جایی بازگو و مطرح می کند،هم بیشتر در یاد خود شخص می ماند،هم بازگو کردن،ابهام های آن را (اگرباشد) روشن می سازد،هم تمرینی برای خطابه و سخنوری است.1
ـــــــــــــــــــــــــــــــــ
1- جواد محدثی،روش ها،ص22.
پس باید مخاطبی یافت و مسائل را به او گفت،تا در یاد انسان بهتر بماند. انسان اگر مخاطبانی نیافت،می تواند مخاطب های فرضی در نظر بگیرد و برای آنان حرف بزند،یا در تنهایی،برای خودش تکرار کند تا همان نتیجه را بگیرد.
آفات مطالعه
آفاتی که برای مطالعه به نظر می رسد،برخی مربوط به پیش از مطالعه است،بعضی به حین مطالعه و بعضی به پس از مطالعه مربوط می گردد. به این آفات،در چند عنوان اشاره می شود:
1- نبودن علاقه و انگیزه برای مطالعه
2- زدگی و دلسردی از مطالعه ، در نتیجه ی:
- خواندن کتاب نامناسب
- مطالعه ی بدون تشویق
- مطالعه ی گسسته از عمل و نتیجه ی خارجی
3- حیرت و سرگردانی
این آفت،از عدم برنامه در مطالعه،هضم نکردن صحیح مطالب،رفع نشدن اشکالات،نتیجه ی نگرفته از مطالعه،انبوهیکتابهای موجود در باره ی موضوعی خاصّ،یا عدم انتظام صحیح در معلومات حاصله از مطالعه ناشی می شود.
4- هرزگی
یعنی سرزدن به هر کتابی و کتابخانه ای و گشودن آن و خواندن صفحاتی ولی به آخر نرساندن. این آفت باعث می شود که انسان نتواند روی موضوع یا کتاب خاصی تأمل و توقف و اندیشه کند. سرکشی به هر کتاب و نخواندن کامل و بهره نبردن،می تواند از عواملی همچون: “وسوسه” ، “بی حوصلگی” یا “بی هدفی” سرچشمه بگیرد.
5- مرید در بست
گاهی انسان چنان شیفته ی یک نویسنده و مجذوب یک کتاب می شود که مرید در بست می گردد و همه حرفهایش را به نحو مطلق می پذیرد. این حالت پذیرش دربست و مطلق سازی و مطلق اندیشی نسبت به افکار یک نفر یا محتویات آثاری خاصّ ، ممکن است استقلال رأی و قدرت تشخیص و ارزیابی را از انسان بگیرد و انسان ،"کپیه ی کتاب” شود.1
ـــــــــــــــــــــــــــــــــ
1- جواد محدثی،روش ها،ص24.
فواید و ضرورت خلاصه نویسی
“خلاصه نویسی” نوعی مهارت نگارشی محسوب می شود و آشنایی با شآن در کارهای قلمی و پژوهشی و گزارش نویسی مفید و کارساز است. با توجه به محدو.دیت فرصت و زمان و نیز فراوانی آثار و نوشته ها ، “چکیده نویسی” ضرورت پیدا می کند. گاهی از مطالب را برای خودمان خلاصه برداری می کنیم ،گاهی برای دیگری. در صورت اول ، برای بهره برداری خودمان است ، در صورت دوم برای فایده رسانی به دیگران. ما همیشه نمی توانیم همه ی کتاب ها را همراه داشته باشیم. همیشه هم مجال شرح وبسط مطالب برای یادگیری نیست. پس پس باید به هنر “خلاصه نویسی” مجهّز بود تا از زمان و نیز از امکانات چاپ و تکثیر و یادداشت ، بیشترین استفاده را کرد. ناگفته نماند “خلاصه نویسی” مجهّز بود تا از زمان و نیز از امکانات چاپ و تکثیر و یادداشت ، بیشترین استفاده را کرد. ناگفته نماند که “خلاصه نویسی” ، از جهاتی برای خود انسان مفید است و فوایدی ازاین قبیل دارد:
1- بهره گیری از یادداشت های خلاصه ، در مراحل بعد ، به وسیله ی مراجعه ی مجّدد به آنها.
2- تمرینی برای کار قلمی و رشد نیروی نویسندگی انسان.
3- تقویت بینش و رشد فکری انسان در سایه ی این گزینش و تلخیص.
4- تسهیل برخورداری از محتویات کتب و مقالات ، در حجمی اندک.
5- ایجاد انگیزه در دانش آموزان برای مطالعه.
6- کمک به در خاطر سپردن مطالب و از یاد نرفتن آنها.
7- کمک به تمرکز فکر هنگام خواندن کتاب و مقاله.
تفاوت خلاصه نویسی با گزیده نویسی ، گلچین و یادداشت برداری این است که در یادداشت برداری و گزیده نویسی ، نکات مورد نظر و مورد علاقه ی شخص ، از جاهای مختلف نوشته می شود و چه بسا انسجام و پیوستگی میان گزیده ها وجود نداشته باشد ؛ ولی در خلاصه نویسی ، عنایت روی یک کتاب یا مقاله یا متن خاصی است که چکیده ی همه ی آن آورده می شود ؛ نه آنکه از هر بوستانی گلی چیده شود. خلاصه نویسی شبیه زیراکس یا عکس گرفتن از متن یا تصویری در مقیاسی کوچکتر است.1
ـــــــــــــــــــــــــــــــــ
1- جواد محدثی،روش ها،ص31.
هدف
هدف خواندن تجسسی افزای دامنه ی تمرکز حواس و درک عمیقتر معانی است.
فواید
فواید خواندن تجسسی به شرح زیل می باشد:
الف- کمک به تمرکز حواس از طریق تحریک حس کنجکاوی.
ب- غلبه بر تنبلی ، حالت کسلی ، و پرتی حواس از طریق شرکت در بحث فعالانه در مطالعه.
پ- آمادگی بیشتر برای گذراندن موفقیت آمیز امتحانات و شرکت در بحث های کلاسی.
ت- افزایش زمان نگهداری مطالب در حافظه ، از طریق کسب رضایت حاصل از دادن پاسخ درست به سؤالات.
ث- افزایش آفرینندگی ، از طریق نوع تفکری که هدفش همواره طرح پرسش و جستجو برای دادن پاسخ به پرسش است.
روش
کسی که به دنبال چیزی می گردد از به دنبال آن نمی گردد به احتمال بیشتری آن چیز را پیدا می کند. سؤالات به شما کمک می کنند تا به دنبال
چیزها بگردید. اگر سؤالات به طور طبیعی دپیش نمی آیند آنها را ایجاد کنید. طرح سؤال در تمام اوقات مفید است. طرح سؤال قبل از خواندن و در
ضمن اجمالی ، قدرت پیش بینی و علاقه ی شما را افزایش می دهد. طرح سؤال به هنگام مطالعه ، علاقه ی شما را حفظ می کند و به شما کمک می
کند تا مطالب دشوار را تجزیه و تحلیل کنید و آنها را بهتر بفهمید. طرح سؤال پس از مطالعه ، کمک می کند تا میزان درک خود را از مطالب
ارزشیابی کنید و نظر انتقادی خود را و سعت دهید.
خواندن انتقادی
هدف از خواندن انتقادی دستیابی به قضاوت مستدل و درگیری عمیقتر با مطالب از طریق تجزیه و تحجلیل معانی است.
فواید
فواید خواندن انتقادی عبارتند از:
الف- فهم عمیق تر مطالب و درگیری بیشتر با مطالب در نتیجه ی تجزیه و تحلیل اهمیت آنها.
ب- غلبه بر تنبلی،حالت کسلی،و پرتی حواس از طریق فعالانه در مطالعه.
پ- آمادگی بیشتر برای گذراندن موفقیت آمیز امتحانات و شرکت در بحث های کلاسی.
ت- افزایش زمان نگهداری مطالب در حافظه،از طریق کسب رضایت حاصل از دادن پاسخ درست به سؤالات.
ث- افزایش آفرینندگی،از طریقنوع تفکری که هدفش همواره طرح پرسش و جستجو برای دادن پاسخ به پرسش است.
روش
کسی که به دنبال چیزی می گردد از کسی که به دنبال آن نمی گردد به احتمال بیشتری آن چیز را پیدا می کند. سؤالات به شما کمک می کنند تا به دنبال چیزها بگردید. اگر سؤالات به طور طبیعی پیش نمی آیند آنها را ایجاد کنید. طرح سؤال در تمام اوقات مفید است. طرح سؤال قبل از خواندن و در ضمن خواندن اجمالی،قدرت پیش بینی و علاقه ی شما را افزایش می دهد. طرح سؤال به هنگام مطالعه ، علاقه ی شما را حفظ می کندو به ما کمک می کند تا مطالب دوار را تجزیه و تحلیل کنید و آنها را بهتر بفهمید. طرح سؤال پس از مطالعه،کمک می کند تا میزان درک خود را از مطالب ارزیابی کنید و نر انتقادی خود را وسعت دهید.
روش مطالعه ی مشارکتی
با هم مطالعه کردن یکی از روش های شناخته شده و مؤثر یادگیری در میان دانش آموزان و دانشویلن و طلاب بوذدنه است. در روش مطالعه ی مشارکتی یادگیرندگان به صورت دو نفری با هم کار می کنند و به نوبت خلاصه مطالبی را که می خوانند برای هم می گویند. ابتدا یکی از دو نفریادگیرنده نقش توضیح دهنده را به عهده می گیرد و نفر دوم وظیفه اش گوش دادن است؛و در نوبت بعد نفر دوم توضیح می دهد و نفر اول گوش می کند. مراحل روش مطالعه ی مشارکتی به شرح زیرند:
1- به صورت تصادفی،مثلاً به وسیله ی بالا انداختن یک سکه،تصمیم بگیرید که ابتدا چه کسی توضیح دهنده باشد، بعد شروع به مطالعه بکنید.
2- پس از اینکه مطالعه ی قسمتی از متن (حدود500تا600کلمه) را به پایان رسانیدید،خواندن را متوقف کنید.
3- توضیح دهنده خلاصه ی متنی را که خوانده است با صدای بلند برای دوستش توضیح می دهد،و این کار را بدون نگاه کردن به متن انجام می دهد. در این خلاصه باید تمامی نکات و مفاهیم مهم و اساسی گنجانیده شوند.
4- پس از آنکه توضیح دهنده ی کار خلاصه کردن را به پایان رسانید،گوش دهنده با نگاه کردن به متن اقدامات زیر را انجام می دهد:
الف- نکات مهمی را که در خلاصه ی ارائه شده جا اتاده اند بیان می کند و اشکالات و کج فهمی ها را بر طرف می نماید.
ب- به کمک ربط دادن مطالب جدید با مطالبی که قبلاً یاد گرفته است،به یادآوری و درک مطالب کمک می کند. همچنین در صورت لزوم از شکل و طرح و رسم نیز می تواند سود ببرد.
5- توضیح دهنده می تواند به گوش دهنده در تصحیح و یادآوری خلاصه ی مطلب کمک کند.
6- پس از اینکه خلاصه ی اولین بخش کامل شد،نقش خود را عوض کنید و این بار نفر دوم به خلاصه کردن متن بپردازد،و مراحل فوق را تکرار کنید. با این تغییر نقش به مطالعه ادامه بدهید تا اینکه همه ی متن خوانده و فهمیده شود.1
پژوهش هایی که درباره ی اثربخشی روش مطالعه ی مشارکتی انجام گرفته نشان داده اند دانش آموزان و دانشجویانی که به این طریق مطالعه می کنند از کسانی که مطالب را برای خودشان خلاصه می کنند یا صرفاً به مطالعه ی مطالب می پردازند بیشتر می آموزند و آموخته های را برای مدت طولانی تری در یاد نگه می دارند. رو طالعه ی ارکتی برای هردو نفر رکت کننده مؤثر است،اما جالب اینجاست که همواره سهم توضیح دهنده از یادگیری بیشتر از سهم گوش دهنده است.1
ضرورت و اهمیت مباحثه
شکی نیست که هر درس و بحثی،بدون مباحثه راه به جایی نخواهد برد. قطعاً حضور در کلاس درس و در محضر استاد بودن،برکات عدیده ای دارد،اما بدون حلاّجی نمودن مباحثه،هرگز نمی توان مواد درسی را به دذهخن سپرد و مشکلات و ابهامات موجود در درس را برطرف نمود. عده ای بر این باورند که بدون حضور در جلسات مباحثه و تنها با تکیه کردن بر کلاس درس و یا با استفاده از نوار درسی می توان به تمام زوایای درس پی برد؛لذا برای مباحثه اهمیتی ننهاده و تنها به حضور در کلاس درس بسنده می نمایند. البته مشکلات و شبهات درسی برای این عده در اوقاتی نظیر: امتحان،تدریس و… بروز نموده و آنان را با مشکلات روحی،اخلاقی و اجتماعی روبه رو خواهد کرد. در اهمیت و ضرورت مباحثه جا دارد به اینکلام مشهور اشاره کرد که:
“اَلدَّرسُ حَرفٌ وَ التکرارُ اَلفٌ”
می توان گفت،بنابراین،مباحثه یکی از ویژگی های نظام آموزشی حوزه های علمیه است. این سنت نیکوی علمی،یکی از بهترین و مؤثرترین شیوه های فهم عمیق و فراگیری سریع علوم و معارف است،مباحثه،براساس روش قرآنی “مجادله به احسن” استوار می باشد که از سلف صالح و علمای ربانی به ما هدیه شده است؛البته این روش در کلمات نورانی ائمه ی معصومین(علیهم آلاف التحیه والسلام) به عنوان نظرگیری و جمع بندی دیدگاه ها و انتخاب بهترین،مطرح شده است.
کتاب “آداب المتعلمین” ، یکی از بهترین کتاب ها در زمینه ی “روش آموزشی” است مه در بین سال های “911تا965 هـ . ق” به دست دانشمند ارجمند ، “خواجه نصیرالدین طوسی(رحمت الله علیه)” نوشته شده است. در این کتاب،به مسئله ی مباحثه،چنین اشاره شده است:
“برای یک دانشجو ، مطرح کردن مسائل و مناظره کردن ، یکی از ضروریات است و گفته شده: “یک ساعت مباحثه ، بهتر از تکرار یک ماه درس می باشد".
موضوع و تعریف مباحثه
واژه ی مباحثه از باب مفاعله است. شراکت و همکاری در یک فعل از خصوصیات باب مفاعله است. موضوع این مقوله، هم چنان که پیداست،پرداختن به مبحثی است که در آن، حول موضوعی واحد، تبادل فکر و نظر صورت گیرد؛ البته موضوع مباحثه، تنها مباحث حوزوی و دینی نیست، بلکه تمام موضوعات علمی و فکری را فرا می گیرد؛ بنابراین،مباحثه به معنای تعامل دو نفر برای درک عمیق مطالب یک درس است؛ البته به آن معنا نیست که مباحثه کنندگان، لزوما باید دو نفر باشند، بلکه اگر شرایط و مراحل مباحثه رعایت شود، مانعی ندارد که تعداد مباحثه کنندگان سه یا چهار نفر باشند.
مباحثه در تعمیق فراگیری، ره یابی به نقاط ابهام و رفع آن، تثبیت یادگیری و حفظ معلومات، توانایی در ارائه ی مطلب و تمرین عملی تدریس و ده ها نکته ی دیگر، تاثیری بس ژرف و اساسی دارد.
اهداف مباحثه
با بیان تعریف، ضرورت و موضوع مباحثه، غایت و اهداف آن هم مشخص می شود. صحنه ی مباحثه در حقیقت، ایجاد یک فضای فرهنگی بالنده و شایسته است که در آن دو یا چند فرد به بیان دیدگاه های خود، حول موضوع واحد و نقد دیدگاه های طرف مقابل می پردازند. شرط کار آمدی این رویارویی آن است که آداب و شرایط مباحثه مهیا گردیده، طرفین از جاده ی انصاف و سلوک بر سیبل صواب خارج نشوند؛ لذا حاصل این اقدام آن خواهد بود که طرف مقابل، خود را به تامل جدی و علمی، درباره ی موضوع مورد بحث فرا می خواند وبه سیر تکاملی مفاهیم بحث شده و رهایی از رکورد فرهنگی کمک می کند.
براین اساس، می توان گفت، اهداف مباحثه عبارتنداز:
1- مطالب آموخته شده، تکرارو«ملکه ی نفس» می شود؛ ابهامات و اشکالات، روشن و اندازه ی فهم درس برای طرفین مشخص می شود.
2- راه تحقیق را برای پژوهشگر و دانشجو هموار و ب رخوردآراء و اندیشه ها را تجربه می کند و بلند نظری و تحمل عقاید دیگران را به مباحثه کننده می آموزد.1
3- مباحثه، تکرار درس استاد است؛ امانه به شکل ناقص و سطحی؛ بلکه به صورتی جامع و محققانه؛ زیرا همه ی افراد مباحثه کننده، قبل از مباحثه به یادداشت های درس استاد و نیز به گفتار استادان و کتاب های مربوط مراجعه می کنند و از آن نظریات کمک می گیرند تا نقاط مبهم و مشکل درس را به گونه ای برطرف نمایند. در واقع، مباحثه «اعلام طرح درس جدید» از سوی طلبه می باشد؛ از این رو طلبه ، تمام نقاط ابهام را برطرف می کند تا همانند استاد، مطالب را بازگو نماید.
4- ضمن فهم کامل مطالب، سوالات جدید به صورت خود جوش مطرح می شود. پاسخ یابی برای سوالات جدید و فرورفتن در عمق مطالب علمی و یافتن طرح های نواز محاسن مباحثه می باشد و لازم است که همیشه مورد توجه قرارگیرد؛ زیرا افراد، نسبت به تحقیق در مطالب و ایجاد سوالات جامع و پرسیدن آن از محضر استاد و یافتن بهترین پاسخ، تعهد دارند و در مباحثه ی آینده باید جوابگوی هم مباحثه ی خویش باشند.
5- از جمله خصوصیات جالب مباحثه آن است که هر کس خود را امتحان می کند؛ میزان فهم خود را ارزیابی می کند و این سنجش و آزمایش، وسیله ای برای تلاش بیشتر و در نتیجه، رشد سریع تر می باشد.»
انواع مباحثه
مباحثه ی پس از درس، در حقیقت، نوعی ارزیابی است و هدف از آن، تصحیح، تکمیل و غنی تر کردن فهم متون درسی است؛ بر این مبنا، طلبه باید شکیبا باشد و غور و تعمق بیشتری برای فهمیدن مطالب درس بنماید.
مباحثه در فهم و پرورش متن درس، امری مفید و ضروری است و با مباحثه، طلبه در می یابد که چه جنبه هایی از درس باید بهتر تحقیق و فهمیده شود و چه مسائلی باید بدان اضافه گردد. چه بسا اشتباهات و لغزش هایی که از شتاب زدگی در مطالعه یا حضور در جلسه ی درس ناشی می شود؛ در سایه ی مباحثه، اصلاح و جبران شود وحتی بر اثر مباحثه ی قاعده مند و نهادینه، بتوان به نکات جزیی و جدید، ولی مهم دست یافت که بدون این مهم، فرد از آنها محروم است.
مباحثه اقسام و انواع مختلفی دارد که هر یک از آنها کارآمدی خاصی دارد:
1- مباحثه فردی
این روش در حقیقت، تکرار و دوره ی بحث با خویشتن است. گر چه حقیقتا مباحثه بر این حالت اطلاق نمی گردد، اما گاهی به دلیل نبودن هم مباحثه ی مطلوب، انسان ناگزیراست به هر شکل ممکن به حلاجی مبحث و درس استاد بپردازد؛ که در این میان، این شیوه تا قدری می تواند اشکالات درسی را حل و مرتفع نماید؛ بر این اساس، اگر طلبه ای برای مذاکره و مباحثه ی درس، یار و رفیقی نیافت باید خود با خویشتن مذاکره کند؛ مفاهیم و تعابیری که از استاد شنیده، در ذهن و خاطر خویش تکرار نماید تا به حفظ و پایداری آن کمک شود؛ زیرا تکرار معنا و مفهوم هر دانشی در ذهن، همانند تکرار لفظ بر زبان می باشد.
شایان ذکر است، این نحوه ی مباحثه، قاعده و روشی خاص، جهت نظم بخشی و تنظیم جدی دروس به طور کامل ندارد.
2- مباحثه گروهی
نوع دوم مباحثه، گرچه ضعف های نوع اول را ندارد، ولی خود نیز خالی از اشکال و کاستی نیست. در این نوع، تعدادی از افراد، بدون روش خاصی تنها به بیان درس و جلسه ی استاد، اکتفا کرده و بیش از آن انتظاری ندارد.
آن چه اکنون عامل ناکار آمدی جدی مباحثه شده و کم تر می تواند کمک کار طلبه باشد، همین گونه مباحثه است که در میان بسیاری از طلاب مطرح است. در این نوع، متاسفانه بحث به صورت جدی و کامل آسیب شناسی نمی شود و راهکارهای منطقی در ورود و خروج بحث و نحوه ی تعامل فکری و روحی برقرار نمی گردد.
می توان به جمع شدن تعدادی از افراد که بحث استاد را مطرح می نمایند، مباحثه اطلاق نمود؛ ولی به طور جدی نمی توان انتظار داشت که در این مباحثه، مشکلات فکری طلبه را حل کرده، در جهت ارتقای فکری او موثر باشد.
3- مباحثه سازمانی
نوع مطلوب مباحثه، « مباحثه سازمانی» است و آن، مباحثه ای است که دارای ساختار درونی صحیحی باشد و جلسه ی بحث، بر اساس موضوع، تعریف و اهداف مشخص، اداره شود. مسلما اگر جلسه ی بحث با نوعی هدفمندی صحیح ایجاد گردد، می تواند رهگشای طلاب شود و تاثیرفراوانی برمسائل جاری زندگی آنها بگذارد و توفیقات بسیاری را برای آنها به ارمغان آورد.
مباحثه ی سازمانی، نوع سازمان یافته و توسعه یافته مباحثات قبلی بوده و کاستی ها و نواقص گونه های فردی و گروهی را ندارد؛ همین نوع نگرش می تواند قوه ی اجتهاد را در طلبه پرورش دهد و اورا تا قله های فقاهت و دیانت، هدایت کند.1
شرایط وآداب مباحثه
می دانیم که هدف از مباحثه، در حقیقت پرورش اندوخته های حضوردر جلسه ی درس و ارتباط با استاد در مسائل علمی و رفع ابهامات و مجهولات ذهنی است. بر این اساس، چون محتوای مباحثه در حوزه ی علمیه، تبیین احکام و معارف وحیانی است، پس می تواند عضوی از پیکره ی دین محسوب گردد؛ لذا باید این حالت برمبنای آداب و شرایط خاصی صورت گیرد. قطعا مراعات این آداب و شرایط در استفاده مطلوب از وقت، درس و…مهم خواهد بود.
ما برخی از این آداب و شرایط رابه صورت مختصر و مفید مطرح می کنیم:
1- قصد قربت
نخستین چیزی که در مباحثه باید مراعات شود، این است که فرد، نیت خود را برای خدای متعال خالص سازد که محور اعمال، همانا نیت است.
بنابراین، اساس مباحثه باید دوری از تحصیل مال، جاه، شهرت، امتیاز گرفتن از دیگران و فخر فروشی بر یکدیگر باشد. این مهم در قرآن کریم و
روایات به صورت جدی تاکید شده است:
«کسی که نتیجه ی کشت خود را در دنیا بخواهد، از دنیا بهره ای به او می دهیم؛ ولی در آخرت، سهمی نخواهد داشت».2
امام خمینی(رحمت الله علیه) این ادب را این گونه تذکر می نماید:
«با هر ریاضت و زحمتی است، خود را از این خصلت ننگ آور و رذیله ی قلب خراب کن و ایمان کش نجات دهیم و دل را از این ظلمت و کدورت تلخیص کنیم و قلب را به خلوص نیت و صدق باطن مزین نماییم و صفا دهیم».3
2- مراعات وقت
نظم و انظباط از محورهای اصلی در مباحثه است. مراعات وقت و حضور مباحثه، تاثیرشگرفی بر فرایند مباحثه دارد.
3- طهارت
سزاوار است که طرفین مباحثه پیش از حضور در جلسه با وضو گرفتن، خود را به طهارت روحی مزین کرده، سپس مباحثه را شروع نمایند. به حسب روایات، هرگاه کسی وضو بگیرد، شیطان و ایادی اش از او دور می شوند و برای او ثواب عبادت نوشته می گردد.
علمای سلف، مقید بودند که در طول روز و خصوصا هنگام حضور در جلسات درس، طهارت داشته باشند و براین اساس «دائم الوضوء» بودند.
4- آمادگی ذهنی
لازم است قبل از مباحثه، موضوع بحث، مرد مطالعه و تفکر قرارگیرد؛ تا مباحثه با کیفیت مطلوب برگزار گردد و آثار و نتایج آن برای مباحثه کنندگان مفید واقع شود.
بنابراین، آنچه محتوا و ماهیت مباحثه را ارتقاء می دهد، آمادگی ذهنی نسبت به درس و مواد درسی مورد نظر است. عده ای تصور می کنند که بدون آمادگی ذهنی می توانند در جلسه ی مباحثه، حضور یافته و از آن بهره مند شوند؛ ولی تجربه نشان داده است که مباحثه ای این چنین، فاقد کارآمدی و کارایی بوده است.
کم تر اتفاق می افتد، کسی جلسه ی درس را ترک گوید و بدون تکرار و آمادگی ذهنی در جلسه ی مباحثه،موفق و کامیاب گردد و اندوخته های ذهنی او پایداری خود را حفظ کند.
5- شرایط محیطی
باید فضای مباحثه از هر گونه عوامل آزار دهنده و انگیزه های سرگرم کننده از قبیل : گرد و غبار، سروصدای زیاد، تابش سوزنده ی آفتاب و امثال آن که آرامش و طمانینه فکر را برهم می زند و مانع ادای وظیفه ی مطلوب می گردد، مصون باشد.
باید جلسه ی مباحثه در عین وسعت، از هر انگیزه ای که فکر و اندیشه ی انسان را به خود جلب می کند و ذهن را دچار پریشانی و پراکندگی می سازد، کاملا محفوظ باشد تا هدف نهایی مباحثه، تامین گردد.
بنابراین ، مباحثه در مکانی آرام و خلوت به واسطه ی جمع بودن حواس و صفای خاطر، درک مطلب را آسان تر و آدمی را برای دریافت حقایق آماده تر می سازد؛ برخلاف مباحثه در حضور دیگران که علاوه بر حواس پرتی، چه بسا باعث خودنمایی و ریا گردد!
6- رعایت موازین اخلاقی
طلبه موظف است نسبت به افراد با سابقه و شاگردان مسن تر و با سابقه تر از خود در مباحثات و مذاکرات علمی، رفتاری آمیخته با ادب و نزاکت را در پیش گیرد؛ نباید به محض آن که کم ترین شک و تردید در گفتار طرف مقابل پیدا کند، با او به ستیز برخیزد؛ بلکه باید با رفق و مدارا با او برخورد کند. تا آن جا که امکانات علمی اش اجازه می دهدبه بیان و توضیح حقیقت بپردازد، آن گاه موضع منطقی و عقلایی اتخاذ کند.
مسلما گاهی در خلال مباحثه، پذیرش بعضی مطالب مشکل است؛ در این صورت، ضرورت است که به استاد مراجعه شود؛ طلبه در این صورت، باید با لطف بیان و حُسن ادب، مطلب مورد نظر را بپرسد و نباید در صدد معرفی موافقان و مخالفان مطلب مورد بحث برآید؛ بلکه سعی با این مراجعه، به بیان حقیقت مطلب و زدودن ابهامات ذهنی خویش بپردازد.
7- استدلالی بحث نمودن
در مباحثه باید اصل بر استدلال و مستندات علمی باشد و باید از سخنان و دلایلی که پشتوانه ی علمی ندارد دوری جوید. این خصلت از این کلام بلند سرچشمه می گیرد:« نَحنُِِِِِِ اَبنَاءُ الدَلیلِ؛ما فرزندان دلیل هستیم.»
از این رو، اگر طرف مباحثه خواست از دلیلی به دلیل دیگر منتقل شود و برای اثبات مطلب خود دلیل دیگری بیاورد ویا سوال دیگری مطرح کند، نباید از انتقال اوو سوال او جلوگیری کرد؛ بلکه باید او را در استدلال به دلیل تازه اش یاری کرد.
اما این که عده ای در حین مباحثه می گویند که:« تو اول چنین نمی گفتی و سخن دیگری داشتی، چرا از آن عدول کردی و من به این سخن های تو جواب نمی گویم!» این گونه رفتار در حین مباحثه درست صحیح و منطقی نیست و از اخلاق اسلامی به دور است و در حقیقت، عناد و دشمنی با حق و از طریق حقیقت بیرون رفتن است. اگر این ادب، در حین مباحثه مراعات نگردد، مجلس مباحثه به جدال می انجامد تا آن جا که گاهی یکی از دو طرف، دلیل مطالبه می کند و او با این دلیل دارد از اظهار آن خودداری می کند و مجلس مباحثه به دور از حقیقت (ناشی از عنادورزی) برگزار می شود و این شخص، مصداق بارز کتمان کنندگان علم است که در قرآن ، مذمت شده است.1
صفحات: 1· 2
کتابهای جواد محدثی را مخصوصا"روشهای مطالعه را برای کتابهای درسی قرار دهیدیا کتاب آداب معاشرت با مردم.